بایگانی برچسب برای: کلاس گیتار

گفتگو-با-استاد-منتشری

گفتگو با استاد منتشری

در مورد بازیگری صحبت کردیم؛ چقدر لازم است که خوانندگان با فن بیان و بازیگری آشنا باشند؟

یک خواننده در وهله اول با کلام سر و کار دارد؛ اولا باید به ادبیات فارسی کاملا اشراف داشته باشد و مطالعه زیادی روی اشعار داشته باشد چون ۵۰ درصد موسیقی آوازی ما شعر و ۵۰ درصد آن تحریر است.

حق مطلب هر کدام بایستی ادا شود. متاسفانه اکثر خوانندگان ما به اشعار اهمیت نمی دهند: اولا اشعار را صحیح نمی خوانند. ثانیا هر آوازی برای هر شعری مناسب نیست؛ شما بایستی روح آواز را بشناسید.

پنج شنبه ها ۲:۳۰ تا ۳:۳۰ عصر یک برنامه رادیویی به نام “نیستان” داریم که مدت ۲ سال ادامه دارد. تکیه ما در این برنامه در انتخاب شعر است.

آن شعری که در آواز دشتی می خوانید را نمی توانید در ماهور یا چهارگاه بخوانید چون ماهور آواز شاد و چهارگاه حماسی است.

هم روح و هم مغهوم شعر بایستی با آواز تطبیق کند و این زمانی است که آواز خوان فن بیان را بداند. من چون ۳ سال دوره تئاتر و فن بیان را گذراندم، تلاش می کنم این موضوع را به جایگاه اصلی خود برسانیم.

فکر می کنم در میان خوانندگان فقط شما و آقای صدیق تعریف با تئاتر آشنا هستید.

ایشان وقتی فهمید که من تئاتر کار کرده ام خیلی خوشحال شد.

آن طور که مشاهده می کنیم بهترین و معروف ترین خوانندگان ایران هم شعر را جویده جویده می خوانند.

هنگامی که شما شعر حافظ را می خوانید باید توجه داشته باشید که او انسان بزرگی است و بایستی در مورد شعر او حق مطلب ادا‌ شود یعنی درست و واضح خوانده شود.

وقتی ردیف های استاد مهرتاش را ضبط کردیم و به شرکت بردیم، به آقای موسوی گفتم که دوست دارم اشعاری که خوانده ام به صورت یک مجموعه مجزا چاپ شود.

گفت نیازی نیست و من گفتم چرا؟

گفت شما این شعر را آن‌‌قدر واضح خوانده اید که هر کس آن را بشنود می تواند آن را بنویسد. گفتم می خواهم به دلیل گمنام بودن بعضی از شاعران، شعر آن ها چاپ شود.

این کار انجام شد و این مجموعه همراه با اسامی شعرا و گوشه هایش چاپ شد و ضمیمه ردیف گردید.

اکثر آواز خوان‌ها را در نظر بگیرید، متوجه نمی شوید که چه می گوید و شاعر شعر آن چه کسی است چون کلام از نظر شنیداری مشخص نمی باشد.

متوجه شدم که توسط استاد خوبی مثل استاد مهرتاش، شاگردانی تربیت می شوند که هرکدام لحن و شیوه خاص خودشان را دارند.

استادان منتشری، جمال وفایی، شجریان و عبدالوهاب شهیدی که هر کدام بیان موسیقی، شیوه و تن و مکتب اختصاصی خود را دارند اما تمام خوانندگان امروزی با یک نوع لحن و صداسازی می خوانند و وقتی آثارشان را می شنویم به راحتی متوجه نمی شویم که اسم خواننده چیست.

چرا این اتفاق افتاده است؟

قبل از انقلاب ۵-۶ آواز خوان مطرح و صاحب سبک مثل بنان، قوامی، محمودی‌خوانساری، ایرج، گلپایگانی، شجریان، شاید بنده و حتی نادر گلچین وجود داشت.

نادر گلچین و محمودی ‌خوانساری دو خواننده ای بودند که به بهترین شیوه، شعر را انتخاب و اجرا می‌کردند.

به نظر من این دو نفر سرآمد بقیه خوانندگان هستند.

دیگران نیز شعرشان را به خوبی انتخاب می کردند ولی این دو به انتخاب شعر خیلی بیشتر اهمیت می دادند که جالب بود.

گفتگو با استاد منتشری

گفتگو-با-استاد-منتشری


 آموزشگاه موسیقیبهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه و اندرزگو منطقه یک 1  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی اندزگو – استاد آواز علی زند وکیلی آموزشگاه-موسیقی – گفتگو با استاد منتشری

آموزشگاه-موسیقی-ترس-از-صحنه-در-اجرا

ترس از صحنه در اجرا را چگونه برطرف کنیم

ترس واکنش بیولوژیکی بدن برای محافظت انسان از خطرات است اما برخی از ترسها ریشه در فرهنگ و اجتماع دارد که «ترس از صحنه» از جمله این گونه ترسهاست.

پابلو کازالس۳، از بزرگ‌ترین نوازندگان ویولن سل در قرن بیستم، سال ۱۹۵۴ در مصاحبه‌ای ترس از صحنه را این‌گونه توصیف می‌کند :

«هنوز اولین کنسرتم در بارسلونا را به خوبی به یاد دارم.

همراه پدرم با تراموا به محل کنسرت می‌رفتم.

به قدری نگران و پریشان بودم که ناگهان از جا پریده، فریاد زدم: «ابتدای قطعه را فراموش کرده‌ام

پدرم گفت : «آرام باش . همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.

باور کنید با وجود اینکه پس از آن بیش از هزار بار بر روی صحنه رفته‌ام هنوز مانند اولین کنسرت احساس ترس و نگرانی می‌کنم.

این نگرانی برای همه نوازندگانی که در دوران طولانی فعالیت هنری‌ام با آنها آشنا شده‌ام کاملاً طبیعی است اما هیچ یک مانند من این‌گونه از ترس به ستوه نمی‌آیند.»

هلموت فونک۴، نوازنده تیمپانی ارکستر سمفونیک رادیو در هانوفر نیز آنچنان دچار ترس و اضطراب می‌شد که یک بار هنگام اجرا از صحنه گریخت و مجبور شد مدتی نوازندگی حرفه‌ای را کنار بگذارد.

تنش و فشار عصبی‌ای که مدتی قبل از اجرا بر وجود موزیسین، سخنران و یا هنرپیشه مستولی می‌گردد «ترس از رفتن بر روی صحنه» نام دارد.

این ترس که مانع تبادل انرژی بین نوازنده و شنوندگان می‌شود در مواردی آن‌چنان شدید است که به لغو کنسرت می‌انجامد.

با جمع‌بندی تحقیقات انجام‌شده در این زمینه می‌توان پی برد که ۵۰ درصد نوازندگان حرفه‌ای و ۷۰ درصد دانشجویان موسیقی چنین ترسهایی را تجربه می‌کنند.

در کل نوازندگان سه تا چهار برابر بیش از دیگران در معرض خطرات بالای چنین ترسهایی قرار دارند.

بسیاری از نوازندگان برای مقابله با این ترس مشتقاتی از بتا بلاکرها ۵ مصرف می‌کنند

اما مصرف دایمی و نابه‌جای این قرصها و یا مصرف الکل نه تنها عوامل ایجاد این ترس را از بین نمی‌برد بلکه در درازمدت به سلامت موزیسین نیز آسیب می‌رساند و تواناییهای تکنیکی و موسیقایی او را محدود می‌نماید.

عوامل جسمانی و روانی متعددی این ترس و نگرانی را موجب می‌شود.

هنگامی که نوازنده مقابل شنوندگان مردد و فاقد اعتماد به نفسِ کافی است مراکز کنترل بدن در هیپوتالاموس واکنش نشان داده، ترشح هورمونهای آدرنالین و نورآدرنالین از غدد فوق کلیوی افزایش می‌یابد.

این هورمونها هم‌زمان اثرات مثبت و منفی بسیاری را دارا هستند.

علایمی مانند لرزش زانوها، افزایش ضربان قلب و تعرق، وقفه در تنفس،‌ لکنت زبان و ترس، از اثرات منفی این هورمونها هستند.

از سوی دیگر وجود این ترس و هیجان به میزانی که توانایی شخص را محدود ننماید همچون نیرو و محرکی است که بدون آن اجرا ممکن نیست.

نخستین نشانه‌های این ترس مدتها پیش از اجرا در اختلالات رفتاری‌ای همچون خشم، زودرنجی و انزواطلبی نمود پیدا می‌کند و روابط شخص با دیگران بسیار آسیب‌پذیر می‌گردد.

حالات درونی نوازنده هنگام غلبه این ترس بسیار متغیر است.

از طرفی با برانگیختن احساسات شنوندگان و به وجد آوردن آنان احساس بزرگی و شکوه می‌نماید و از طرف دیگر نگران است که نتواند انتظارات و خواسته‌های خود و دیگران را برآورده سازد.

ترس از صحنه در اجرا را چگونه برطرف کنیم

به طور کلی نشانه‌های ترس از صحنه را می‌توان در سه گروه زیر قرار داد:

۱ـ از کار افتادن بخشی از سیستم عصبی (Blockade)

۲ـ واکنشهای روان‌تنی

۳ـ توجه نکردن به هویت خود و زوال شخصیت (Depersonalisation)

در حالت اول نوازنده احساس می‌کند قطعاتی را که قبلاً تمرین نموده بود از یاد برده است و بر حافظه، قدرت ادراک و احساس و حرکات خود کنترل و تسلط کامل ندارد.

واکنشهای روان‌تنی همان‌گونه که قبلاً نیز بیان شد در حالاتی همچون افزایش ضربان قلب و تعرق، خشکی دهان، احساس گرفتگی گلو، لرزش زانوها، بازوها و دست، کاهش قدرت تمرکز و حافظه آشکار می‌گردد.

در حالت سوم تسلط نوازنده بر خود در ارتباط با محیط و شنوندگان کم می‌شود و بسیار خشک و انعطاف‌ناپذیر بر روی صحنه حضور می‌یابد.

پیدایش ترس از صحنه اغلب ریشه در پروسه یادگیری و آموزش نوازنده دارد.

عواملی مانند استرس تمرین و اجرا، موقعیت شغلی و اقتصادی نامشخص و فشارهای اجتماعی از دیگر عوامل بروز این ترس به شمار می‌روند.

معمولاً هنگامی که نوازنده‌ای از شغل خود صحبت می‌کند نکاتی همچون استرس و رقابت، موقعیت شغلی نامطمئن، جنبه سوددهی و تجاری کار، قابلیت به اثبات رساندن خود و زبده و نخبه بودن را ذکر می‌نماید.

شرایط آموزشی نامناسب که اغلب در رابطه مستبدانه بین استاد و شاگرد متجلی می‌گردد می‌تواند انگیزه هنرجویی مستعد و ساعتها تمرین او را نقش بر آب سازد.

همین‌طور راهنماییهای ناکافی در مورد انتخاب ساز و قطعات، چگونگی نگه‌داشتن بدن ، ویژگیهای خاص هر ساز ، تمرین بسیار زیاد ، انتظار و توقع بیش از حد از هنرجو و تحقیر او می‌تواند آسیبهای جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد.

ارتباط بین ترس از صحنه و شرایط نامناسب آموزشی در مثال زیر به روشنی بیان می‌گردد، ویولونیست ۳۲ ساله‌ای اغلب در ارکستر آن‌چنان دچار ترس و اضطراب می‌شود که بارها هنگام معرفی صحنه را ترک نموده است.

او می‌گوید: «ترسم از این است که شنوندگان پی ببرند چقدر بد می‌نوازم

این نوازنده فراگیری ویولن را نزد پدرش که نوازنده‌ای حرفه‌ای و بسیار سخت‌گیر بود آغاز نموده است.

معلمان بعدی او نیز علاوه بر سخت‌گیری پدر او را تحقیر می‌نمودند.

«فقط باید تکنیک و حالت بدن آنها را می‌آموختم.

همیشه امیدوار بودم روزی از موقعیت شاگردی و تحقیر دایمی معلمان رها شوم.

هر کنسرت نیرو و انرژی فوق‌العاده‌ای از من می‌گیرد و ترس پیوسته با من است.»

گاهی نیز خانواده بدون توجه به خواسته‌ها و تمایلات کودک تنها از روی جاه‌طلبی و یا تحقق آرزوهای برآورده‌ نشده خود کودک را به فراگیری ساز تشویق می‌کند.

که مقاومت درونی و بی‌میلی نوازنده نسبت به ساز و شغل خود سالها بعد در این‌گونه ترسها نمایان می‌گردد.

همچنین بر اساس تحقیقات، بسیاری از موزیسینها به اختلالات خودشیفتگی (نارسیستی) مبتلا هستند و دایماً نیاز به تأیید شدن از سوی دیگران دارند که در صورت برآورده نشدن این نیاز دچار ترس و عدم اطمینان می‌شوند.

ترس از صحنه در اجرا را چگونه برطرف کنیم

هر قدر این ترس زمان طولانی‌تری بر شخصیت نوازنده خدشه وارد سازد درمان آن مشکل‌تر خواهد شد.

اما اغلب مانند دیگر اختلالات جسمی ـ روانی بر روی این ترس نیز سرپوشی از سکوت گذاشته می‌شود و نوازندگان به خاطر خجالت و یا ضرر و زیان شغلی ترسشان را پنهان نگه می‌دارند.

از طرف دیگر این ترس در پشت اختلالات جسمانی‌ای همچون اختلال در خواب، اضطراب و بی‌قراری و درد عضلات پنهان می‌ماند و در تشخیصهای پزشکی نیز هنوز همچون گذشته تنها به عوارض جسمانی توجه می‌گردد

و مسائلی مانند محیط خانواده و کار و پروسه آموزش نوازنده نادیده گرفته می‌شود و ریشه و عامل اصلی ایجاد ترس شناخته نمی‌گردد.

تکنیکها و راههای مختلفی برای برطرف نمودن این ترس وجود دارد.

تصمیم‌گیری در مورد انتخاب راههای درمانی بهتر است با توجه به شدت و دوام ترس و موقعیتی که باعث بروز این حالت می‌شود صورت پذیرد.

کینزیولوگی یکی از راههای غلبه بر «ترس از صحنه» است.

منبع: ماهنامه موسیقی مقام

باور کنید با وجود اینکه پس از آن بیش از هزار بار بر روی صحنه رفته‌ام هنوز مانند اولین کنسرت احساس ترس و نگرانی می‌کنم.

این نگرانی برای همه نوازندگانی که در دوران طولانی فعالیت هنری‌ام با آنها آشنا شده‌ام کاملاً طبیعی است اما هیچ یک مانند من این‌گونه از ترس به ستوه نمی‌آیند.»

هلموت فونک۴، نوازنده تیمپانی ارکستر سمفونیک رادیو در هانوفر نیز آنچنان دچار ترس و اضطراب می‌شد که یک بار هنگام اجرا از صحنه گریخت .

ترس-از-صحنه-در-اجرا-را-چگونه-برطرف-کنیم


 آموزشگاه موسیقیبهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن

آموزشگاه-موسیقی-صدا-سازی-و-خوانندگی
10-نکته-برای-موفقیت-در-نوازندگی
آشنایی-با-سازهای-کوبه-ای

آشنایی با انواع سازهای کوبه ای

این روزها سازهای کوبه ای (percation)  علاقه مندان بسیاری پیدا کرده است و پرکاشن ها هر روز جای خود را در میان مردم بیشتر باز می کنند.

آموزشگاه موسیقی هنر پارسه نیز در این زمینه با همکاری برترین نوازندگان و مدرسان سازهای کوبه ای مفتخر است که سهم کوچکی را در آموزش سازهای کوبه ای ایفا نماید.

حتماً شما عزیزان با سازهایی مانند دف و تنبک و درامز و… آشنا هستید اما بد نیست بدانید خانواده پرکاشن ها یا همان سازهای کوبه ای بزرگترین خانواده هستند که حدود بیش از ۱۲۰۰ عضو (طبق طبقه بندی موزه موسیقی اشتامف) را در خود جای داده اند.

تقریباً می توان گفت تمام فرهنگها و مناطق بومی حد اقل یک ساز کوبه ای مختص به خود را دارند.

در این مقاله به معرفی برخی از این سازها خواهیم پرداخت:

بانگو(bongo)

بانگو یکی از سازهای کوبه ای کشور کوبا است این ساز به کشورهای دیگر نیز راه یافته است و در موسیقی لاتین کاربرد فراوان دارد.

سبک سان ، ترکیبی از موسیقی آفریقایی و اسپانیایی برگرفته از بخش شرقی کوباست .

بانگو یکی از نامی ترین سازهای کوبه ای لاتین است و می توان صدای آن را در بسیاری از سبک های موسیقی پیدا کرد .

ضمنا این ساز در ایران به نام بینگو و بانگو   Bingo Bango معروف است علت آن این است که به صورت جفتی استفاده می شود.

آشنایی با سازهای کوبه ای

 

تومبا (Tomba) یا کنگا (congo)

کنگا تا حد زیادی ، مرسوم ترین ساز دستی کاربردی در موسیقی مردمی به شمار می آید .

ریشه لغوی کنگا از کنگوی آفریقا است ، اما ساز خمره ای شکلی که پیش از این می دیدید در واقع سازی کوبایی که از دل نواهای محلی و بومی بیرون آمده ، کنگاها را میتوان در موسیقی جاز ، راک ، بلوز ، آراندبی ، و ورگا دید .کنگا در واقع در شامل سه ساز است :

کوینتو ، سی گاندو یا کنگا و تومبا یا تومبادورا (اگر کنگا چهار تیکه باشد کوچکترین خانواده کنگا “ری کوینتو” نام دارد) .

ضمنا به کل این ساز در ایران تومبا میگویند.

می گویند این ساز در زمان شاه عباس توسط بردگان آفریقایی که برای بیگاری توسط انگلیس به بندر گمبرون آورده شده بودند به ایران راه یافت.
آشنایی با سازهای کوبه ای

جیمبه (Djembeh)

جیمبه قدیمی تریت ساز کوبه ای آفریقایی محسوب می شود.

این ساز با ظاهر قبیله ای ، صدای پر معنی و بلند و نواختن راحت و آسانش ، تبدیل به یکی از دوست داشتنی ترین سازهای دنیا شده است. کوک سفت جیمبه ، و پوست نازک دهانه ، به اندازه زیادی بر صدای پر معنی ساز ، تاثیر می گذارد .

این ساز نیز در ایران رواج فراوان یافته و در آموزشگاه های موسیقی تدریس می گردد.

جیمبه از پوست بره آهو و گوسفند ساخته می شود.

آشنایی با سازهای کوبه ای

 

آشیکو (ashiko)

آشیکو نیز همانند اکثر سازهای کوبه ای سازی است از آن آفریقای غربی و مانند جیمبی ، دارای دهانه ای است نازک با پوست بز و به سبب سفت بودن دهانه ، به سختی کوک می شود .

اگرچه آشیکو از لحاظ شکل و شمایل با جیمبه تفاوت های بسیاری دارد ، اما صدایی همانند تولید می کند .

بیشتر مردم ، آشیکو را برادر کوچک جیمبه می دانند .

صدای آن همانند است، اما گستردگی صدا و توانایی اجرای صدای بم جیمبه را ندارد.

آشنایی با سازهای کوبه ای

اودو (udu)

اودو ، سازی است با اندامی خنده دار و جز اندک سازهای کوبه ای است که دهانه ( یا پوست) ندارد ، ولی میتوان با ضربه زدن به روی آن ، تولید صدا کرد .

به جای آن کل بدنه ساز برای ضربه زدن ، تولید صدا و در یک کلام ، نواختن بکار برده می شوند .

اودو از نیجریه می آید و بر پایه افسانه ها و داستان ها از گلدانی گرفته شده است که به گونه اتفاقی ، دارای سوراخی در کنار خود بوده است .

این سوراخ ، گلدان را برای نگهداری چیزهای گوناگون ، بی مصرف می ساخت . دارندگان این گلدان ، مانند افرادی که احساس ریتمیک بالایی دارند ، همان کاری را انجام دادند که هر شخص دیگری در این شرایط انجام می داد.

اودو صدایی بی همتا تولید می کند : از صدای زنگ گرفته تا صدای بم کم رنگ و ضعیف.

ضمنا در بندر و بخشی از هندوستان و بلوچستان هم استفاده میشه

که تو بندر به نام جهله و در سه سایز جمالی ( باس ) جهله ( مید ) گلوک ( های ) استفاده میشه. در گروهای سنتی کار هم از خمره(مثل اودو) استفاده می کنند .

آشنایی با سازهای کوبه ای

دمبک (doumbek)

در ابتدا یادآور می شویم که این ساز با ساز تنبک که از سازهای کوبه ای ایرانی است متفاوت است.

همانطور که بعدتر ساز تار نیز خواهیم داشت.

دمبک ، جز سازهایی است که در موسیقی محلی عربی ، بکار برده شده است .

دمبک ، سازی است جامی شکل ، که همانند جیمبه آفریقای غربی ، دارای صدایی پر معنی است .

این ساز از آن خاور میانه است و می تواند از سفال و فلز ساخته شود، دهانه آن بسیار نازک است ( به شکل سنتی از پوست ماهی است ) .

این ساز صدایی بسیار شفاف و تیز تولید می کند و مانند جیمبه ، دارای صدایی حجیم و کاملا بم است .

ضمنا این ساز در ایران به نام تمپو و در جنوب از آن به عنوان ساز ترکیبی ضرب و تمپو استفاده می کنند.

آشنایی با سازهای کوبه ای

تار (tar)

تار جزو خانواده ی سازهای طوق دار از آن آفریقای شمالی است ( ساز طوق دار ، دارای بدنه ای است که از قطر دهانه ی ساز ، کم عمق تر است ).

تارها بیشتر دارای قطری بین ۳۵ تا ۵۰ سانتی متر هستند .

تار به سبب دهانه نازک و بدنه باریکی که دارد ، صدایی ضعیف تولید می کند که می تواند بسیار مجذوب کننده باشد.

ضمنا این ساز در گروه های شرقی کاربرد فراوانی دارد .

آشنایی با سازهای کوبه ای

تمبورین / ریک ( tambourine/riq)

شاید نخستین بار صدای تمبورین را در کنسرت راک ، هنگام همنوازی با گیتار ، شنیده اند.

در موسیقی مردمی ، تمبورین بیشتر به عنوان پشتیبان خواننده به شمار می آید.

تمبورین ، مانند دمبک و تار ، ساز محلی خاورمیانه ای است.

و مانند تار ساز طوق دار است.چیزی که تمبورین را جدا می سازد ، حلقه های فلزی هستند که به بدنه ساز چسبیده اند امروزه میتوان گونه های بسیار گسترده ای از تمبورین ها در سراسر دنیا پیدا کرد.

ضمنا این ساز در بین گروه های جنوبی کاربرد فراوانی دارد.

(به نام دایره زنگی)
آشنایی با سازهای کوبه ای

پاندیرو (pandeiro)

پاندیرو (با تلفظ پان-دار-او)پیروی برزیلی ها از تمبورین است .

با توجه به روایت های مختلف ، پاندیرو ،ساز ملی برزیل است.

این ساز بخش جدا نشدنی جشن سالانه ی ماردی گراس است، و در همه سبک های موسیقی برزیلی نیز موسیقی راک ، فانک و پاپ نیز استفاده می شود.
آشنایی با سازهای کوبه ای

بوران (bodharn)

گفته می شود که بوران از آن خاورمیانه یا شاید آسیا باشد ، اما هیچ کس در این زمینه مطمئن نیست .

این ساز به تار مصری همانند زیادی دارد ، بر خلاف تار ، بوران را با استیکی(دسته چوبی) به نام کی پین می نوازند .

به دلیل اینکه بوران تا سالهای ۶۰ در موسیقی محلی ایرلندی ، بکار گرفته نشده بود ، مکان این ساز هنوز به گونه ای مورد تردید است .

وظیفه این ساز پشتیبانی کردن است نه تکنوازی .

آشنایی با سازهای کوبه ای

آشنایی با سازهای کوبه ای

جان جان (djun djun)

جان جان از ان آفریقا غربی است و از سه ساز کوبه ای تشکیل می شود :

دان دونبا (بزرگ)، سانگبا (متوسط)، کان کینی (کوچک) . البته هر کدام از این سازها از کنده های توخالی به وجود آمده اند و دارای اندازه های بسیار گوناگونی هستند ، معمولا دهانه جان جان ها با پوست بز درست می شود .

جان جان ها نه تنها ضرب های باس ریتم های آفریقایی را بوجود می آورند ، بلکه به ریتم ، ملودی ظریفی نیز می افزایند . به گونه سنتی هر نوازنده یکی از اندازه های جان جان را می نواخت و گروه نوازندگان ریتم ها را در هم می آمیختند .

اما امروزه معمولا یک نفر هر سه ساز را به تنهایی می نوازد ، افزون براین نوازنده جان جان ، ریتم ساز را با یک دست (دست چپ) و با دست دیگر ( معمولا دست راست ) زنگ”bell” می نوازد.

آشنایی با سازهای کوبه ای

کویی کا (cuica)

کویی کا بخش جدا نشدنی موسیقی سامبای برزیلی ، بشمار می آید و در اصل در آفریقا برای به دام انداختن شیرها به کا برده شده است.به دلیل اینکه کویی کویی کا دارای صدایی است بی همتا و پر معنا جای خود را در بیشتر ترکیبات ارکستری امروزی مانند موسیقی جاز ، فیوژن ، فانک و پاپ باز کرده است.

این ساز معمولا نقش تکنوازی یا افکت های صوتی را بعهده دارد.

کویی کا در گروه سازهای استیک دار (دسته چوبی) قرار دارد اما نه به سبب اینکه ان را با استیک می نوازند ، بلکه به این دلیل که این ساز دارای استیکی درون خود است که برای تولید صدا آن را مالش می دهند ، این ساز تنها سازی است که به پوست آن ضربه ای وارد نمی شود.
آشنایی با سازهای کوبه ای

ساز طوق دار آیینی (frame drum)

ساز طوق دار آیینی شاید بیشترین کاربرد را در دنیا داشته باشد .این ساز ، معمولا دارای دهانه ای با پوست آهو و دارای قطری نزدیک به ۳۰ سانتیمتر است.

شاید این ساز را در تمرین های روحی سرخپوستان دیده باشید .

اما فرهنگ های سراسر دنیا آن را در مراسم گوناگونی بکار می برند .

از این رو عنوان ساز طوق دار آیینی نه به سبب نام رایج این ساز ، بلکه به دلیل معنا های فراوانی که در بر دارد ، به این ساز داده شده است.

آشنایی با سازهای کوبه ای

سوردو (surdo)

سوردو،با ضرب آهنگ پر تحرک و صدای بمی که دارد به عنوان قلب سامبا نام برده می شود .

سوردو گونه ای باس درام و مانند جان جان ها دارای سه اندازه مختلف است که هر کدام نام ویژه خود را دارد :

مارکاکائو(marcacao)،ری پستا(reposta)،کورتادور(cortador).

آشنایی با سازهای کوبه ای

آشنایی با سازهای کوبه ای

رپانی کی (repinique)

رپانی کی ، در اصل تام تام برزیلی است همچنین رپانی کی در بخشی از گروه سامبا بیشتر ساز کوبه ای اصلی به شمار می رود.

در واقع رهبر گروه سامبا که مستر دو باتریا(mestre de bateria)نامیده می شود ، رپانی کی مینوازدو گروه را با ریتم هایش رهبری می کند .

برای نوازندگان دیگر رپانی کی این ساز نقش بداهه سازی مهمی در نواختن تک نوازی و موتیوهای آکساندار ایفا می کند.

معمولا در یک گروه بزرگ بیش از ۴۰ تا ۵۰ نوازنده رپانی کی حضور دارند.

آشنایی با سازهای کوبه ای

تمبوریم (tamborim)

تمبوریم ساز کوچکی است که معمولا تنها ۱۵ سانتیمتر قطر دارد .

تمبوریم که نبایستی با تمبورین اشتباه گرفته شود ،گونه ای دیگری از موسیقی سامبا به شمار می آید و مانند تمبورین جزء سازهای کوبه ای ای طوق دار است جز اینکه این ساز حلقه های فلزی ندارد و به وسیله استیک با یک دست (معمولا دست راست) نواخته می شود.

گروه متوسط سامبا میتواند ۷۰ نوازنده تمبوریم داشته باشد .

این ساز کوبه ای که دارای صدایی زیر است در برابر ریتم اصلی سوردو ، نت های آکساندار را می نوازند.

آشنایی با سازهای کوبه ای

آشنایی با سازهای کوبه ای

تیمبال ها (timbales)

اگر چه میتوان ریشه ای این ساز را به نسل تیمپانی های اروپا بستگی دارد ،اما در واقع تیمبال ها دو ساز کوبه ای فلزی از آن کوبا هستند.

تیمبال ها صدایی شفاف و بریده تولید می کنند که می توان آنهارا در تکنوازی های تیتو پونت(tito puenete)بزرگترین مجری لاتین ،موسیقی دان و رهبر ارکستر جستجو کرد.

در بیشتر موارد تیتو به همان اندازه ای که در نواختن کنگا در غرب محبوبیت داشت ، در نواختن تیمبالها نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرد .

امروزه می توان تیمبال ها را در بیشتر سبک های موسیقی ، خواه جاز،فانک و یا پاپ یافت.

آشنایی با سازهای کوبه ای

باتا (bata drum)

باتا درام، درام دو سر است که به شکل ساعت شنی با یک مخروط بزرگتر از دیگری است.

ساز کوبه ای است که در درجه اول برای استفاده از مقاصد مذهبی یا نیمه مذهبی برای فرهنگ های بومی از سرزمین یوروبا، واقع در نیجریه، و همچنین توسط نمازگزاران Santería در کوبا ، پورتوریکو ، و در ایالات متحده استفاده می شد.

آشنایی با سازهای کوبه ای

زنگ های آگوگو (agogo)

آگوگوها زنگ های برزیلی هستند که به صورت جفتی نواخته می شوند (البته به گونه های سه و چهارتایی نیز نواخته می شوند اما خیلی رایج نیست).

این زنگ ها در روش سنتی برای افزودن صدای زیر و تقریبا ملودیک، در ریتم های کارناوال بکار برده می شوند

(مانند جشن برزیلی ماردی گرا).

زنگ های اگوگو در موسیقی امروزی، رایج شده اند و راه خود را به موسیقی جاز،راک،فانک و پاپ باز کرده اند
آشنایی با سازهای کوبه ای

آفوچه/کاباسا (afuche/cabasa)

آفوچه / کاباسا اختراعی نو پدیدار است ، اما با این وجود یکی از کاربردی ترین سازهای کوبه ای به شمار می آید .

این ساز بر پایه کاباسای آفریقایی ،سازی که به وسیله کنده کاری بروی بده نارگیل و نخ کردن دانه هایی پیرامون آن ساخته می شد و نیز آفوچه برزیلی ، از کدویی با دانه هاو مهره هایی در پیرامون ساخته شده است.

آفوچه/کاباسا صداهای مختلفی تولید می کند این ساز دارای قابلیت فراوانی است که هیچ نوازنده ی کوبه ای ، نبایست از آن ناآگاه شود.

آشنایی با سازهای کوبه ای

آشنایی با سازهای کوبه ای

کلاویه (clave)

دو استیک کوچکی که کلاویه را تشکیل می دهند شاید مهمترین سازهای موسیقی لاتین هستند .

واژه ی کلاویه به معنای کلید است و الگوهای ریتم کلاویه کلیدی است برای سبک های گوناگون موسیقی که این ساز را بکار می برند .همه ی فرم های موسیقی لاتین (آفریقایی ، کوبایی ، کاریبی و برزیلی) الگوی کلاویه را بکار می گیرند .

رایج ترین ریتم های کلاویه مربوط به ریتم های آفریقایی – کوبایی است و این ریتم ها در شمار زیادی از سبک های نوین موسیقی لاتین نفوذ کرده اند.

آشنایی با سازهای کوبه ای

کوبل (cowbell)

کوبل تنها یک ساز نیست ، بلکه مجموعه ی کاملی از سازهای گوناگون است.

به معنای واقعی کلمه ، ده ها نمونه کوبل وجود دارد .در روش سنتی کوبل های ویژه ای تنها در سبک های موسیقی مشخصی بکار گرفته می شوند (برای نمونه مامبو و چاچا) اما برای بیشتر مردم کوبل،کوبل است.

به سبب وجود دهها نمونه کوبل می بایست کوبل زیر یا بم باکیفیت صدایی مشخصرا گزینش کرد (شفاف ، خشک ، زنده ، بلند ، چاق) بدون در نظر گرفتن گونه با سبک همه کوبل ها ریشه هایی در مزارع آفریقایی دارند در اصل ریتم کوبل در مزرعه برای همراهی کردن با کشاورزان نواخته می شد .

نسل پیشین کوبل گواتاکا(guataca)نامیده می شود که تقریبا تیغه سرکجی است که با میخ کوچک یا بزرگ نواخته می شد (دقیقا مثل کلاویه).

ریتم کوبل نیز بخش جدا نشدنی موسیقی آفریقایی و آفریقایی-لاتین به شمار می آید.

آشنایی با سازهای کوبه ای

گویرو (guiro)

گویرو به گونه سنتی ، از کدو تنبل ساخته شده است که شالوده آن به کوبا – مرکز سبک سان بر می گردد.

جنس گویرو از کدوهاست ، اما در بیشتر موارد از پلاستیک و گاهی از فلز ساخته می شوند.

این ساز با صدای ویژه و خراش مانند خود،در بیشتر موسیقی های امروزی بکار گرفته می شود.

آشنایی با سازهای کوبه ای

مارکاس (maracas)

شاید فکر کنید که مارکاس ها تنها ره آورده های پرزرق و برق مکزیک و یا کاریب هستند ، اما به راستی مارکاس ها بخش مهم موسیقی لاتین به شمار می آیند.

در اصل این ساز از چرم یا پوست گاوی است که بروی بطری شراب کشیده شده و مانند کیسه دوخته و در آن مهره هایی ریخته و استیکی بسته می شد.

با این وجود امروزه مارکاس ها از چوب ، پلاستیک یا چرم ساخته می شوند هر کدام از این روشها صدایی ویژه تولید می کند.

به گونه سنتی دو مارکاس در یک گروه زیر و بمی متفاوتی دارند.این تفاوت سبب به وجود آمدن ریتم های گوناگون تر می شود.

آشنایی با سازهای کوبه ای

آشنایی با سازهای کوبه ای


 آموزشگاه موسیقی – بهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی اندزگو – استاد آواز علی زند وکیلی – پیانو

 

موسیقی و سن یادگیری آنرا باید از چه زمان شروع کرد

آموزش موسیقی در سنین رشد و یادگیری

بهترین-سنین-مناسب-برای-شروع-ساز-در-کودک-موسیقی و سن یادگیری

انسان از لحظه ی ورود به دنیا با پدیده ها و تجربه های گوناگونی روبرو می شود که نیازمند آموزش در جهت برخورداری از زندگی بهتر است. برخی از این تجربه ها مربوط به ادراکات شنییداری هستند.

بشر با توجه به اجتماعی بودنش، میلش به خلق اثر و همچنین ذوق زیبایی شناسانه اش، گاه  از پدیده های شنیداری استفاده کرده و آن را به مرحله ای بالاتر یعنی ابزار بیان و انتقال احساس وگاه ایده رسانده است:

موسیقی، هنری انتزاعی و بدون واسطه در تاثیرگذاری.

بنابراین هر فرد چنانچه حتی خالق اثر نیز نباشد به عنوان مخاطب اثر و مخاطب پدیدآورنده با موسیقی ارتباط خواهد داشت.

در این میان بحث آموزش در سنین یادگیری و رشد مطرح می گردد.

فرد حتی اگر قصد تولید اثر موسیقایی نیز نداشته باشد به جهت مخاطب بودن با آن سرو کار داشته و نیازمند آموزش است.

 

 

تاثیر-موسیقی-بر-خلاقیت-کودک-موسیقی و سن یادگیری

آموزش موسیقی را شاید بتوان در سه لایه تقسیم بندی کرده و مورد بررسی قرار داد:

لایه ی نخست: لایه ی پرورش و آموزش غیرمستقیم

انسان از لحظه ی تولد با مسائل مختلف از جمله موارد دیداری و شنیداری مواجه می شود، که این تجربیات در شکل گیری ذائقه و  سلایق او تاثیرگذار است.

گستردگی دامنه ی تجربه ها و گزینش آن ها در شکل گیری شناخت و پس از آن شکل گیری سلیقه نقش دارد.

بخشی از این ها تجربیات شنیداری و زیرمجموعه ی آن تجربیات موسیقایی هستند.

اینکه فرد در دوره های مختلف خردسالی، کودکی و نوجوانی در معرض کسب چه تجربیات موسیقایی قرار بگیرد به عواملی همچون جهت دهی آگاهانه یا ناآگاهانه ی والدین  و همچنین رسانه های جمعی  شامل تولیدکنندگان برنامه های تلویزیونی، کارگردانان هنری و آهنگسازان  بازی های ویدئویی و فیلمسازان گروه های سنی خردسالان، کودکان و نوجوانان  وابسته است.

اگر ارتباط موسیقی و روح را چون ارتباط غذا و جسم در نظر بگیریم، همان طور که بی توجّهی به تعادل در کسب غذای مناسب کودک و همچنین عدم دقّت در گزینش غذای مناسب می تواند موجب تغییر ذائقه ی کودک و در شرایط حاد موجب به هم ریخته شدن تعادل جسمانی کودک شود، در مورد موسیقی و تجربه های شنیداری نیز لزوم انتخاب متعادل و گسترده و همچنین گزینش نمونه های مناسب می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. ب

ه عنوان مثال اگرچه که موسیقی با ریتم تند، همانند فیلمی با ریتم روایت تند می تواند کودک را مجذوب و آرام کند به این دلیل که ذهن قبل از فرصت به تفکّر در مورد قسمت قبل با انبوه قسمت های بعدی مواجه می شود  اما استفاده ی افراطی از آن در رسانه می تواند تعادل تجربیات موسیقایی کودک را برهم بزند و سلیقه ی موسیقایی را بدون فراهم ساختن فرصت شناخت انواع دیگر شکل دهد.

همچنین درمورد والدین اگرچه که شاید به عنوان مثال رها کردن کودک با انواع موسیقی های درون گوشی همراه پدر یا مادر بتواند او را به طور موقّت آرام کند اما بی توجّهی به آنچه که در اختیار فرزند داده می شود همانند بی توجهی به غذایی است که در اختیار او قرار داده می شود.

با توجه به آنچه در  مورد لایه ی نخست آورده شد بحث فرعی اهمّیّت آموزش به اولیا و مسئولینِ رسانه در چگونگی گردآوردن مجموعه ای از نمونه های خوب و متنوّع روشن می گردد.

 

 

روش-های-جذب-کودک-به-موسیقی-موسیقی و سن یادگیری

موسیقی و سن یادگیری

لایه ی دوم : آموزش موسیقی در پسِ آموزش های دیگر

در این لایه از آموزش، هنرآموز به یادگیری  و یا انجام موارد هنری یا نظری موسیقی می پردازد اما این کار به طور غیرمستقیم و در پسِ انجام کاردیگری رخ می دهد.

بهره گیری از موسیقی  و سرود در سایر فعّالیتهای گروهی و اجتماعی و  یا بهره گیری از آن در آموزشِ سایر شاخه های علم و هنر در واقع در زیرلایه ی خود آموزش موسیقی را به همراه دارد.

گنجاندن تاریخ موسیقی و نقش سرودها و موسیقی های ماندگار در آموزش دروس تاریخ معاصر ایران و بهره گیری از موسیقی در آموزش ادبیات پارسی، علاوه بر آشنا ساختن افراد با مشاهیر موسیقی ایران ، تاریخ موسیقی و اشعار ماندگار به طور جنبی نیز خاطره ای خوش از فعّالیتی گروهی در کنار موسیقی در ذهن فرد ثبت می کند که لذّت این خاطره های خوش در جهت دهی انتخاب  و سلیقه ی فرد تاثیرگزار است به خصوص اگر فرد در آینده قصد ورود به مرحله ی خلق اثر را داشته باشد، در انتخاب و تصمیم گیری راه ورود،به او شناخت می دهد.

همچنین، در این لایه لازم است آموزش هایی ارائه شود که فرد توانایی حرکت از مرحله ی شنیدن به گوش دادن را پیدا کند و بتواند آرام آرام قدرت تحلیل وسبک شناسی و زیباشناسی پیدا کند تا هم بتواند در آینده در انتخاب نمونه موسیقی ای که در آن لحظه با توجّه به حال روحی و  جسمی  خود و یا شرایط مخلتف فصلی  بر می گزیند آگاهانه عمل کند و هم پس از ورود به دوران بزرگسالی در جمع آوری و انتخاب نمونه های متفاوت برای کودکان اطرافش درست عمل کند.

 

تاثیر-موسیقی-بر-خلاقیت-کودک-موسیقی و سن یادگیری

لایه ی سوم : آموزش موسیقی با هدف خودآگاهانه ی  یادگیری موسیقی

در این لایه، هدف اصلی و متمرکز یادگیری خودآگاهانه ی  موسیقی است.

که بیشتر و نه همیشه، فرد در آن با سعی در آموزش چگونگی تولید اثر موسیقایی چه  با حنجره و یا ساز  شروع می کند.به جهت این که یادگیری موسیقی در این لایه نیازمند گذراندن زمان زیاد و تمرین بسیار است، لازم است با علاقه ی فرد شروع و انتخاب شود و همچنین نوع ارائه ی آن نیز با توجه به سن فرد و سلایق هنرآموز جذاب باشد.

اینکه هنرآموز در این مرحله به سمت یادگیری چه نوع موسیقی ای و یا چه نوع سازی از خود علاقه نشان بدهد بسیار به آموزش هایی که او در دو لایه ی ذکر شده در قبل دریافت کرده و دریافت می کند وابسته است .

موسیقیِ بدون کلام، مرز جغرافیایی نمی شناسد، و برای یک کودک ایرانی این که او در دو لایه ی قبلی با تجربیات گسترده ای روبر شده باشد یا خیر، اینکه او نمونه های مختلف و متنوّعی شنیده باشد و یا فعّالیت های اجتماعی که انجام داده است  و می دهد در ارتباط با چه نوع موسیقی بوده و چه خاطره و شناختی از هرکدام دارد در انتخاب او برای شروع و ادامه ی کار بسیار تاثیرگذار است و این  موضوع اهمیتِ دو لایه ی قبلی را  در جهت جذب استعدادهای بیشتر به موسیقی ایران و فراهم آوردن امکان بروز خلاقیت ها و ابداعات و پیشرفت موسیقی در آینده، آشکار می سازد.

ضمن آنکه آموزش موسیقی در این لایه خود دارای فوایدی است از جمله اینکه

فرد به جهت ارائه ی کار خود در جمع اعتماد به نفس بالاتری پیدا می کند.

جدای از بحث کیفیت کار ، یک آهنگ به لحاظ زمان بندی و نت یا درست از آب درمی آید و یا خیر؛ آهنگ نیمه کاره قابل قبول نیست بنابراین روحیه ی سخت کوشی در جهت رسیدن به هدف کم کم در فرد شکل می گیرد.
در صورت ورود فرد به مرحله ی ارائه ی کار جمعی ،  مهارت کارگروهی، هماهنگی با دیگران و نظم و انضباط در هنرآموز پرورش می یابد.
به جهت بی مرز بودن موسیقی هنرآموز با انواع قومیت های مختلف و همچنین کشورهای مختلف ارتباط برقرار کرده و نزدیک می شود و ویژگی احترام به فرهنگ های مختلف در او پرورش می یابد.
با توجه به آنچه آورده شده آموزش در سه لایه ی مختلف پرورش گوش موسیقایی، آموزش غیر مستقیم و آموزش خودآگاهانه ی موسیقی مطرح می شود.در لایه ی اول فرد باید با نمونه های گسترده و همنین گزینش شده مواجه شود. لایه ی دوم به فرد شناخت نظری و هنری در پس آموزش های دیگر می دهد و از کارکرد اجتماعی موسیقی بهره می گیرد.

لایه های اول و دوم در جهت دهی لایه ی سوم نقش مهمی ایفا می کنند که لایه ی سوم به آموزش خودآگاهانه و با هدف مشخص یادگیری موسیقی است.

 

موسیقی و سن یادگیری

فراگیری-موسیقی-کودک


 آموزشگاه موسیقیبهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه و اندرزگو منطقه یک 1  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی اندزگو – استاد آواز علی زند وکیلی – موسیقی و سن یادگیری

آموزشگاه موسیقی

تاثیر-موسیقی-بر-ضریب-هوشی

تاثیر موسیقی بر ظریب هوشی

محققان معتقدند نتایج تحقیقات گوناگون حاکی از آن است که یادگیری و حتی گوش کردن موسیقی می‌تواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد.

دانشمندان با انجام تحقیقاتی ادعا کرده‌اند افرادی که می‌توانند یک ساز موسیقی را بنوازند باهوشترند، زندگی اجتماعی بهتری دارند و در تحصیلات خود موفق‌ترند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  تحقیقات جدید نشان می‌دهد افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را می‌نوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر می‌دهند که این عامل در نهایت می‌تواند به بهبود مهارتها و تواناییهای ادراکی آنها منجر شود.

حتی نواختن موسیقی می‌تواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد.

محققان در این باره اعلام کردند:

شواهد نشان می‌دهد مغز موسیقی‌دانان از لحاظ ساختار و عملکرد با افرادی که با موسیقی آشنایی ندارند تفاوتهای زیادی دارد. نواختن موسیقی سبب می‌شود قسمتهای خاصی از مغز که وظیفه پردازش و نواختن یک آهنگ خاص را دارند تقویت شوند.

این قسمتها همچنین وظایف دیگری مانند تواناییهای حرکتی، مهارتهای شنیداری و ذخیره‌سازی اطلاعات را دارند و زمانی که فردی شروع به آموختن نواختن یک ساز می‌کند این قسمتها به طور قابل توجهی رشد کرده و عملکرد آنها طی دوران آموزش روز به روز بهتر می‌شود.
لوتز جانک، روانشناس دانشگاه زوریخ، در این‌باره گفت:

«آموختن موسیقی بدون شک فواید زیادی برای مغز انسان دارد تا جایی که می‌تواند ضریب هوشی (IQ) فرد را تا 7 امتیاز افزایش دهد.

ما در بررسی‌های خود متوجه شدیم که حتی افراد بالای 65 سال‌ هم، 4 یا 5 ماه بعد از شروع به آموزش نواختن یک ساز تغییرات زیادی در مغزشان به وجود می‌آید.

حتی چند هفته بعد از شروع آموزش موسیقی نشانه‌های مثبتی در مغز سالمندان دیده می‌شود که این تغییرات در نهایت سبب می‌شود سالمندان ابتلا به بیماری‌های مغزی مانند آلزایمر را به تأخیر بیندازند و حتی از بروز بعضی از فلجی‌ها که به خاطر کاهش عملکردی مغز به وجود می‌آید پیشگیری می‌شود.»

موسیقی روی هر دو نیمکره مغزی انسان تأثیر‌گذار است و باعث تقویت هر دو بخش می‌شود.

قسمتهایی از مغز افرادی که موسیقی می‌نوازند و وظیفه کنترل قدرت شنیداری، حافظه و قسمتهایی که وظیفه کنترل دستها را دارند در حین آموزش موسیقی به بهترین شکل تمرین داده می‌شوند و تقویت می‌شوند.

موسیقی به دو شکل می‌تواند به بهبود وضع جسمی و روحی فرد کمک کند به طوری که در فرد شنونده باعث تحریک واکنش‌های عاطفی و ذهنی فرد می‌شود و در فرد نوازنده که خود نیز در ایجاد موسیقی فعال است، علاوه بر تحریک عواطف موجب تقویت ارتباط جسم و ذهن شده و به هماهنگی این ارتباط در بدن کمک می‌کند.

از آنجایی که نواختن موسیقی به صورت گروهی یا فردی انجام می‌شود و تأثیر آن نیز بر روح متفاوت است بنابراین تأثیر نواختن و یا شنیدن آن می‌تواند غمگین کننده، اضطراب آور یا نشاط بخش و آرام‌کننده باشد.

تاثیر موسیقی بر ضریب هوشی

جانک در ادامه گفت:

«در مورد کودکان ما متوجه شدیم یاد گرفتن موسیقی به آنها نظم و توجه بیشتر و برنامه‌ریزی را می‌آموزد که همه این تواناییها برای بهبود عملکرد این کودکان در طول دوران تحصیل آنها در مدرسه و دانشگاه بسیار مفید است.

کودکانی که موسیقی را فرا‌می‌گیرند با سرعت بیشتری می‌توانند خود را با آموزش زبان… دوم تطبیق دهند و کلمات را مدت زمان بیشتری در ذهن خود نگاه دارند.

البته نواختن موسیقی تنها روش برای تقویت این مهارتها نیست، اما ما مطمئنیم این روش میتواند درکنار دیگر متدها کمک مؤثری به انسانها کند.

زمانی که شما در حال آموزش موسیقی هستید باید نت‌های موسیقی را بیاموزید، زمانبندی‌ها را رعایت کنید و بتوانید صداها را بهتر به ذهن خود بسپارید.

تقویت همین مهارتها به شما کمک می‌کند زبانهای جدید را بهتر بیاموزید و کلمات را مدت طولانی‌تری در ذهن خود به خاطر بسپارید.

موسیقی آن چنان تأثیری روی انعطاف‌پذیری مغز دارد که ما به دنبال استفاده از آن برای کمک به بیماران ذهنی هستیم و تحقیقات زیادی در مورد علم موسیقی – درمانی هم‌اکنون در نقاط مختلف جهان در حال انجام است.»

از طرف ديگر، قرار گرفتن کودکان درمعرض موسیقی حال چه آنها موسیقی را بنوازند وچه به آن‌ گوش بدهند اثرات بسیار مفیدی روی قدرت شنیداری آنها دارد.

محقق دونالد هاگس، استاد دانشگاه کارولینا، در این باره گفت:

«هیچ چیزی مانند موسیقی نمی‌تواند همه قسمت‌های مغزی را فعال کند.

زمانی که کودکان با موسقی آشنا می‌شوند قسمت‌های زیادی از مغز آنها به طور همزمان تقویت می‌شوند که از جمله آن می‌توان به مرکز زبان‌آموزی و محاسباتی اشاره کرد.

کودکانی که موسیقی گوش می‌دهند قدرت شنیداری آنها به طورقابل توجهی افزایش پیدا می‌کندکه همین عامل سبب می‌شود مهارت‌های زبان‌آموزی آنها رشد چشمگیری داشته باشد.

این کودکان بهتر می‌توانند الگوهای زبانی را تقلید کرده و فراز و فرودهای خاص هر زبان را تحلیل کنند که همه این مسائل به بهترین شکل می‌توانند روی مهارت‌های زبان‌آموزی تأثیر مثبت داشته باشد.»

جالب این‌جاست که هیچ‌گاه برای آشنا کردن کودکان با موسیقی دیر نیست.

تحقیقات نشان داده که کودکان حتی قبل از تولد نیز می‌توانند به صدای موسیقی گوش داده و آن را به خاطر بسپارند.

کودکانی که موسیقی می‌آموزند در امتحاناتی که رابطه مستقیم با قدرت شنیداری دارند نتایج بسیار بهتری می‌گیرند.

هرچه زمانی که کودکان در طول هفته به یادگیری موسیقی اختصاص می‌دهند بیشتر باشد به همان میزان قدرت شنیداری آنها نیز بیشتر است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد کودکانی که قبل از شروع امتحانات خود به موسیقی‌های اجرا شده توسط موتزارت گوش می‌دهند در امتحانات نتایج بهتری می‌گیرند.

این نتایج به خصوص در درس ریاضیات بیشتر به چشم می‌خورد که نشان از تأثیر مثبت موسیقی در قدرت پردازش مغزی دارد.
موسیقی همچنین می‌تواند روی رفتار کودکان تأثیر مثبتی داشته باشد به طوری که کودکان زمانی که به شکل گروهی اقدام به آموزش موسیقی می‌کنند با مفاهیمی مانند همکاری، بردباری و نظم گروهی آشنا شده و آنها را به طور عملی می‌آموزند.

تاثیر موسیقی بر ضریب هوشی

نواختن موسیقی به شدت حس اعتماد به نفس کودکان را افزایش می‌دهد.

زمانی که کودکی قادر به نواختن یک ساز خاص است از طرف دیگران مورد تحسین واقع می‌شود و همین عامل تأثیر بسیار شگرفی در بالا رفتن اعتمادبه‌نفس در میان کودکان دارد.

نوازندگی و سرگرم شدن با موسیقی یکی از علاقیات انیشتین به شمار می رود این امر باعث تغییرات مثبت زیادی در فعالیت ذهنی این مرد شده بود بهتر است بدانید افراد موسیقیدان هوش بالایی دارند و اگر می خواهید عملکرد ذهنی تان را بالا ببرید به موسیقی روی بیاورید.

استادان موسیقی اکنون می‌توانند به کسب و کار خود ببالند، چرا که تحقیقات جدید نشان داده است نوازندگی باعث افزایش هوش و عملکرد بهتر مغز می‌شود.

این اولین باری است که ارتباط مستقیم بین “نوازندگی” و “افزایش هوش” مورد بررسی قرار گرفته است.

دلیل آن هم این است که عوامل بسیاری در افزایش توانایی‌های ذهنی تاثیر دارد و دانشمندان در گذشته نتوانسته‌اند این عوامل را تحت کنترل در بیاورند.

برای مثال، عوامل اقتصادی-اجتماعی در تحقیقات گذشته به عنوان شاخصی برای بهبود وضعیت تحصیلی شناسایی شدند.

گفتنی است؛ انیشتین نواختن پیانو و ویولن را از مادرش فرا گرفته و برای تقویت مهارت‌های ذهنی خود هنگام تدوین تئوری‌هایش از نوازندگی استفاده می‌کرد.

نکته جالب این است که تصور می‌شود نوعی هم‌پوشانی بین متغیر یاد شده و “شناخت موسیقی” وجود دارد؛ به طوری که شاید بتوان گفت نوازندگان به طور کلی از موقعیت مالی بهتری برای یادگیری موسیقی برخوردارند.

تحقیقی در سال ۲۰۱۱ با بررسی ضریب هوشی کودکان نوازنده (در فاصله سنی ۹ تا ۱۲ سال) نشان داد، آن‌ها از توانایی‌های ذهنی مثل انجام چندین کار در یک زمان (multi-tasking)، تصمیم‌گیری‌های منطقی و حل درست مسائل برخوردارند.

همچنین دانشمندان به تازگی با انجام آزمایش‌های ام آر آی مغز افراد تاثیر موسیقی را بر عملکرد مغز افراد مورد بررسی قرار دادند.

تصاویر اسکن مغز این افراد را در زیر مشاهده می‌کنید.

همانطور که از این تصاویر پیداست، نوازندگان در مقایسه با افرادی که هیچ تخصصی در زمینه موسیقی ندارند، در آزمون‌های ارزیابی هوش نمرات بالاتری دریافت کرده‌اند.

محققان امیدوارند بتوانند با توسعه این مطالعه، کمک شایانی به کودکان دارای مشکلات یادگیری کنند.

تاثیر موسیقی بر ضریب هوشی

تاثیر-موسیقی-بر-ضریب-هوشی


 آموزشگاه موسیقیبهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه و اندرزگو منطقه یک 1  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی اندزگو – استاد آواز علی زند وکیلی – تاثیر موسیقی بر ضریب هوشی

فراگیری-موسیقی-کودک

آموزشگاه موسیقی فراگیری موسیقی کودک

فراگیری موسیقی کودک

بدون تردید همه ما انسانها به موسیقی علاقه داریم و توانایی یادگیری آواز خوانی و حتی نواختن ساز را کم و بیش دارا هستیم.

بخصوص هنگام نوجوانی این علاقه فطری برای یادگیری بیشتر در درون ما جلوه میکند.

بسیاری از پدران و مادران که در دوران کودکی و نوجوانی توفیق یادگرفتن یکی از شاخه های هنر موسیقی را نداشته اند، هم اکنون با علاقه به موسیقی گوش می دهند و در عوض سعی میکنند تا فرزندان خود را از فراگیری این هنرروح نواز محروم نکنند.

 

کدام ساز

اولین سئوال برای هنرآموز یا والدین او این است که کدام ساز را آموزش ببیند و یا اینکه به رشته خوانندگی قدم بگذارد؟

کارشناسان آموزش موسیقی معتقد هستند که :

“نوع ساز به هیچ وجه مهم نیست، نباید انتظار داشته باشید که فرزند شما همانند فلان موسیقی دان مهارت ساز زدن پیدا کرده و الگوهای قدیمی را دنبال کند.

مهم آن است که فرزند شما بتواند با ساز انتخابی ارتباط برقرار کند و بتواند نوآوری های جدیدی در نواختن یا استفاده از ساز داشته باشد، موفقیت یعنی همین.”

امروزه اغلب کودکان با سازهایی مانند ویلن، ریکوردر و یا پیانو در شاخه غربی و با سازهایی چون سه تار و سنتور در شاخه ایرانی کار را آغاز می کنند.

اما نکته مهم آن است که بتوان در مدت فراگیری، تشخیص داد که آیا کودک با ساز خود ارتباط لازم را برقرار کرده یا خیر؟

اگر کودک شما بی صبرانه منتظر فرا رسیدن زمان کلاس خود می شود و یا اغلب با ساز خود خلوت می کند شک نکنید که انتخاب درستی انجام داده اید.

مشخص کردن علاقه فرزند

برای پیدا کردن اینکه فرزند شما به چه سازی علاقه دارد و یا از چه سبک موسیقی بیشتر لذت میبرد، بکار بردن پیشنهادهای زیر می تواند مفید واقع شود :

آموزش-موسیقی-کودک-آموزشگاه-موسیقی-فراگیری-موسیقی-کودک

۱٫ امکان گوش دادن و مشاهده نحوه نواختن انواع سازهای ممکن را بدون آنکه او متوجه شود شما هدف خاصی را دنبال می کنید برای او فراهم نمایید.

۲٫ هنگامی که با هم از رادیو ضبط به موسیقی گوش می دهید و یا به کنسرت رفته اید راجع به سبک موسیقی – کلاسیک، اصیل، پاپ و … – با او صحبت کنید.

۳٫ فقط به فکر انتخاب ساز نباشید، موارد دیگری نیز مهم است.

بعنوان مثال هنرجویان کودک گیتار بیس به مراتب کمتر از هنرجویان کودک فلوت یا ریکوردر هستند.

ممکن است با فرستادن فرزند خود به کلاس گیتار بیس – که به احتمال زیاد خلوت است – ذوق موسیقی در او کمرنگ شود حال آنکه اگر به کلاس فلوت فرستاده می شد به علت شرکت بیشتر هم سن و سالهای او، علاقه به موسیقی در او متبلورتر می گشت.

۴٫ قبل از قول دادن به کودک که فلان ساز را برایش خواهید خرید از قیمت آن مطلع شوید تا با بودجه شما هماهنگی داشته باشد.

۵٫ به احتمال زیاد فرزند شما در اوایل کار از دشوار بودن یادگیری شکایت خواهد کرد، توجهی نکنید و تنها سعی کنید او را تشویق به یادگیری کنید.

۶٫ تجربه نشان داده است که سازهایی مانند ریکوردر یا پیانو برای شروع کار کودکان مناسبتر هستند و برعکس سازهای مضرابی یا آرشه ای دشوار تر، لذا جز در موارد خاص سعی نکنید که این قانون را زیر پا بگذارید.

پس از چند سال تمرین و آشنایی با موسیقی فرزند شما می تواند ساز اصلی خود را انتخاب کند.

۷٫ علاوه بر همه موارد بالا باید دقت کنید که آیا در منزل خود فضای نگهداری ساز را دارید یا خیر؟

و اینکه سر و صدایی که این ساز ایجاد خواهد کرد آیا ممکن است مزاحم زندگی دیگران شود؟

شاید قبول نکنید ولی همین موضوع اخیر می تواند مانع تمرین و پیشرفت فرزند شما شود.

آیا فرزند شما آماده فراگیری موسیقی است؟

بسیاری از اساتید موسیقی معتقد هستند که اگر فرزند خود را زودتر از آنچه لازم است به کلاسهای موسیقی بفرستید ممکن است، استعداد موسیقی آنها را برای همیشه کور کنید.

کودک ممکن است در صورت برخورد با دشواری های فراگیری ساز نا امید شود و اعتماد بنفس خود را برای مدت زیادی از دست دهد، این امر می تواند برای او در سایر زمینه های زندگی از جمله مدرسه نیز مضر باشد.

بسیاری از کودکانی که در سنین زیر ۸ سال به کلاسهای آموزش موسیقی جدی فرستاده می شوند دچار چنین مشکلاتی خواهند.

۱٫ اگر از زیر ۸ سال می خواهید موسیقی را وارد زندگی فرزند خود بکنید، فلوت ریکوردر بهترین انتخاب است. تجربه نشان داده است از زمانی که کودک انگشتان خود را با اختیار به حرکت در می آورد، می تواند هنرآموز فلوت باشد.

۲٫ برعکس مورد اول پیانو را باید زمانی شروع کرد که کودک حد اقل بتواند در حالت ایستاده به کلاویه ها تسلط نسبی داشته باشد و قدرت فیزیکی آن برای فشار دادن کلاویه ها کافی باشد.

۳٫ سازهای زهی از خانواده ویلن معمولا” از سن شش سالگی زودتر شروع نمی شوند، ضمن اینکه یقینا” باید با سازهایی در ابعاد کوچکتر مثل یک هشتم یا یک چهارم آموزش را آغاز کرد.

۴٫ سازهای بادی – بجز فلوت ، ریکوردر – معمولا” هنگامی شروع می شوند که دندانهای اصلی کودک رشد کرده باشند و کودک قدرت کافی برای دمیدن در ساز را دارا باشد.

همچنین چون این سازها کمتر در ابعاد کوچکتر موجود هستند باید دقت کرد که آیا وضعیت فیزیکی کودک توانایی اجرای ساز را دارد یا خیر.

۵٫ سازهای مضرابی مانند سه تار، گیتار و … که در ابعاد کوچکتر هم وجود دارند برای کودکان زیر ۸ سال توصیه نمی شوند.

۶٫ نکته بسیار مهم آنکه فرا گیری مهارت های آوازی برای کودکان و نوجوانان بصورت جدی برای سنین پایین ۱۵ سال توصیه نمی شود.

اما کلاس های آواز خوانی دست جمعی از سن سه سالگی با عث رشد علاقه آنها به موسیقی خواهد شد.

 فراگیری موسیقی کودک

فراگیری-موسیقی-کودک

 


 آموزشگاه موسیقی – بهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی فراگیری موسیقی کودک
تاثیر-موسیقی-بر-خلاقیت-کودک

تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودکان

چکیده

درباره تاثیر موسیقی در خلقیات کودکان، پژوهش های متعددی در اقصی نقاط جهان صورت گرفته است که متاسفانه این پژوهش ها کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است.

اکثر کودکان از همان آغاز زندگی با لالایی مادرانشان با موسیقی آشنا می‌شود و به صورت ناخودآگاه این آوا در ذهنشان تاثیر می‌گذارد؛ کودک تمایل به آهنگ‌ها و ریتم‌ها نشان می‌دهد و از آنها تاثیر می‌پذیرد.

در خارج از این فضا، موسیقی مناسب در کودکستان‌ها محیط جذابی را برای کودکان به ارمغان می‌آورد.

بر اساس آزمایش های متعددی که انجام گرفته است، خلاقیت یکی از مقوله‌هایی است که از موسیقی تاثیر می‌پذیرد؛ کودکانی که با موسیقی بزرگ می‌شوند؛ خلاق‌تر هستند و این خلاقیت در طول دورهای مختلف زندگی آنها نمایان می‌شود.

مقدمه

شواهدی وجود دارد که جنین در رحم مادر در برابر موسیقی واکنش نشان می دهد. صداهای بلند باعث جهیدن و پریدن جنین می‌شود.

البته صدا و موسیقی یادگیری های دیگری نیز برای جنین به همراه دارد و زمانی که صداهای بلند تکرار شوند، جنین به آن عادت کرده واکنش کمتری در برابر آن نشان می‌دهد.

اینکه پخش صدای بلند برای جنین کار درستی است یا خیر، مطلب دیگری است و اینکه نوزاد موسیقی لالایی را دوست دارد به این معنی نیست که پخش مداوم موسیقی لالایی در رشد او اثر می‌گذارد و برای او مفید است.

مخالفت هایی نیز در مورد پخش مداوم موسیقی برای جنین و نوزاد وجود دارد.

(جنسن، ۱۳۸۶: ۴۲)

با وجود آنکه غایت موسیقی هماهنگی بین آواهاست، می‌تواند احساساتی را بر انگیزد یا آنها را تصویر کند.

موسیقی خوب زیباست و شنونده با درک آن می‌تواند تحت تاثیر عمیق قرار بگیرد؛ درکی که از طریق دریافت شکل کلی اثر و روابط ملودیک، هارمونیک، ساز بندی و رتیم قابل دستیابی است.

در موسیقی حالات مختلفی نهفته است:

خلاقیت، ابداع، قدرت، ضعف، شتاب، کندی و…

دقیقاً مثل حالات مختلف روحی انسان.

موسیقی قادر به بیان عشق، نفرت، خوشحالی، غم و… نیست.

آنچه که آدمی از آن به عنوان بیان احساس در موسیقی می جوید.

تطابق حالات خود با کیفیت‌‌‌‌های خاص در موسیقی در هر لحظه است و این ربطی به زیبایی ندارد.

(یثربی، ۱۳۸۳: ۴۹ – ۴۸).

موسیقی هایی که از روی برنامه و اصول ساخته شده باشند موجب بروز خلاقیت‌ها در دیگر هنرها نیز می‌شوند.

در این بخش و به منظور دست یافتن به موسیقی خلاق فعالیت های زیر پیشنهاد می‌شود:

فعالیت ۱ :

اولین فعالیت برای تعلیم موسیقی به کودکان آشنا ساختن آنها با مفاهیمی نظیر الفبای موسیقی، ریتم، هارمونی و ملودی است. برای این کار توصیه می شود حتماً از کارشناس موسیقی استفاده شود.

فعالیت ۲ :

برای ترغیب کردن به فعالیت موسیقی، فیلم های مناسبی را برایشان نمایش دهید یا برای آنها امکان بازدید از مراکز هنری موسیقی را فراهم کنید.

تجربه دیدن یا آشنایی نزدیک با افراد اهل موسیقی برای آنها بسیار مفید است.

فعالیت ۳ :

گام بعدی این است که کودکان را با اصوات و ملودی های موسیقی آشنا سازید.

در این مورد پیشنهاد می‌شود برای کودکان موسیقی مناسب پخش یا نواخته شود تا به این وسیله آنها به شنیدن اصوات موسیقی و عادت کنند.

ممکن است که ابتدا تشخیص اصوات غیر ممکن باشد، اما مشکل تا حد زیادی با تمرین و گوش دادن مرتفع می شود.

فعالیت ۴ :

به عنوان اولین تجربه به کودکان فرصت دهید تا ابزار موسیقی مورد نظرشان را انتخاب و با آنها تمرین کنند.

فعالیت ۵ :

به عنوان یک فعالیت توصیه می‌شود کودکان ادوات پیچیده موسیقی را ببینند و حتی آنها را لمس کنند و در صورتی که امکان پذیر باشد قطعاتی را با صدای آنها بشنود.

اما ابتدا آنان را با ابزارهای بسیار ساده نظیر سنتورهای چوبی، سازهای دهنی، ملودیکا‌ و پیانو کوچک تمرین دهید.

فعالیت ۶ :

پس از کسب آمادگی برای نواختن موسیقی به کودکان فرصت دهید تا ملودی های ساده بنوازد.

فعالیت ۷ :

اگر تعدادی از کودکان مایل به تک نوازی ابتکاری بودند بدون آن که فرصت‌های دیگران از دست برود به آنها فرصت دهید تا چنین کاری را انجام دهند.

حتی کودکان را برای ابتکار تشویق و ترغیب کنید.

فعالیت ۸ :

در جلسات نظری موسیقی که کودکان با مفاهیم و الفبای آن آشنا می‌شوند، امکان تمرین الفبای موسیقی را فراهم آورید.

بهتر است از کودکان بخواهید به تدریج نوشتن نت یک قطعه ساده موسیقی را تمرین کنند.

فعالیت ۹ :

برای کودکانی که علاقه ای به موسیقی نشان نمی‌دهند، بهترین روش طراحی یک بازی است که در آن کودک به ابزار موسیقی علاقمند شده و با آن ارتباط برقرار کند مثلاً اجرای یک نمایش تئاتر که کودک در آن به نواختن ساده یک ساز بپردازد.

فعالیت ۱۰ :

سایر فعالیت ها را شما با هنرمندی خاص خودتان طرحی کنید.

یادتان باشد در آموزش موسیقی، کودک فقط تمرین می کند و می‌آموزد.

خلاقیت در همۀ مورد پس از تسلط نسبی بر ابزار و مفاهیم موسیقی امکان بروز خواهدداشت.

تاثیر-موسیقی-بر-خلاقیت-کودک

(پیرخائفی، ۱۳۸۴: ۲۶۲).

برنامه‌ریزی منظم و منسجم کمک زیادی در آموزش موسیقی و همچنین درک موسیقی می‌کند.

ارتباط با یک قطعه موسیقی قدرتمند در زمان‌های خاصی از روز، حتی به مدت کوتاهی در روز می‌تواند باعث ایجاد چنین واکنشهایی شود.

شاید انرژی و قدرت حرکتی که در ارتعاشات یک قطعه موسیقی وجود دارد باعث تحریک و سر زندگی ما شود یا شاید انتخاب درست و اندیشمندانۀ ما در قطعات موسیقی است که باعث ارتقای روحی ما می‌شود.

(کانتلو، ۱۳۸۴: ۲۷-۲۶).

در انتخاب موسیقی باید نهایت دقت را به خرج دهیم. یک موسیقی خوب حالمان را خوب و بالعکس یک موسیقی بی‌کیفیت حالمان را به همان اندازه خراب می‌کند. توصیه می‌شود در انتخاب‌هایمان دقت به عمل آوریم تا از موسیقی نهایت لذت و بهره برداری را ببریم.

مانند ریاضیات، موسیقی نیز یک زبان مشترک جهانی با روش های نمادی برای معرفی و ارایه به جهان است و مانند ریاضیات، موسیقی نیز باعث ارتباط ما با دیگران می‌شود، ضمن اینکه به بینش و نگرش افراد نیز روشنی می بخشد.

ولی موسیقی ویژگی خاصی نیز دارد و در رفع نیازها به افراد کمک می کند. موسیقی باعث گسترش درک ما از دیگران و بیان سالم عواطف و احساسات می شود. موسیقی باعث ارتقا و شادی روح می‌گردد.

موسیقی در کارهای علمی و آموزشی، مهارت های درکی و حرکتی و مهارت های اجتماعی به انسان کمک می‌نماید و کیفیت‌هایی را در افراد ایجاد می‌کند که معرف فرهنگ، تجسمات، مردم و جامعه، انرژی و خلاقیت می‌باشند، کیفیت هایی که در قرن حاضر به آنها نیز مبرم داریم.

(جنسن، ۱۳۸۶: ۹).

موسیقی به علت دارا بودن زبانی مبهم و استعاری، ذهن انسان را به سوی دلالت های ضمنی و معنایی سوق می‌دهد.

کودکی که با موسیقی مناسب و متناسب با سن بزرگ می‌شود. دلالت های معنایی گاهی در نقاشی کودک نمایان می‌شود و گاهی در بزرگسالی پا به عرصۀ ظهور می‌گذارد.

این دلالت‌ها کودک را نسبت به همسالانش خلاق‌تر می‌کند و در همۀ جنبه‌ها نمایان می‌شود.

اهمیت آموزش موسیقی – تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

اهمیت آموزش موسیقی در طول سال‌های اولیه زندگی از زمان جنگ جهانی دوم آغاز شد.

پژوهش‌ها (برای مثال پیلزبزی ۱۹۵۸- ۱۹۳۷؛ مورهد و پاند، ۱۹۷۷)

اولین گام‌ها را در زمینۀ تحقیق در باب زندگی کودکان موزیکال در پیش از دبستان را برداشتند و ما را از طبیعت خود به خودی رفتار و موسیقیایی آنها آگاه کردند.

کودکانی که آموزش موسیقی را قبل از پنج سالگی شروع می‌کنند تغییرات و رشد وسیعی در منطقه مغز که مربوط به حواس پنجگانه است، به وجود می‌آید.

گوش کردن به سازهای ساده به خصوص در حدود یک سالگی، اهمیت زیادی دارد. بچه‌ها را تشویق کنید که همراه شما این سازها را بنوازند تا احساس رقابت نمایید. اگر همراه با نواختن این سازها، یک قطع موسیقی نیز به عنوان موسیقی زمینه برای الهام گرفتن آنها پخش کنید.

مغز آنها زمینۀ خلاقیت بیشتری خواهد داشت در این سن می‌توان کودکان را با آواز خواندن و همین طور حرکات رقص مانند؛ چرخیدن، پریدن، تکان دادن سر ودست و راه رفتن همراه با ضربات موسیقی آشنا کرد.

به خصوص راه رفتن با ضربات موسیقی می‌تواند در درگیر کردن و یکپارچه کردن جسم و روح و ذهن کودک کمک نماید.

(جنسن، ۱۳۸۶: ۴۵، ۴۶).

در این سن باید توجه کرد که واکنش کودک به صداهای مختلف چگونه است و با توجه به نیاز کودکان برای آنها موسیقی پخش کرد.

شیوۀ آشنایی کودکان با موسیقی – تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

موسیقی از جمله فعالیت هایی است که شاید به طور مستقیم توانایی کلامی در آن دخالتی نداشته باشد.

با این توصیف، موسیقی نیز دارای زبان خاصی است که ریتم و آهنگ بر اساس آن تولید و ابداع می شود.

در دنیای خلاقیت این قابلیت کاملاً به ذهن خلاق وابسته است؛ اگر ذهن از قابلیت تولید و ترکیب خلاقی برخوردار نباشد قادر به تولید ریتم، ملودی و هارمونی در موسیقی نخواهد بود.

پس همانند نقاشی، نویسندگی، شعر و موسیقی را باید محصول خلاقانه ذهن به شمار آورد. آنچه از این فعالیت در دوران کودکی انتظار می‌رود، موسیقیدان یا آهنگساز شدن کودک نیست.

بلکه آشنا ساختن کودک با یکی از خلاق ترین فعالیت‌ها یعنی موسیقی است.

در این رابطه آشنایی کودکان با سازهای موسیقی نظیر پیانو، سنتورهای چوبی، فلوت، ملودیها و نظایر این ها از یک طرف و آشنا شدن با مفاهیم موسیقی از طرف دیگر تجربه خوبی را نصیب آنها می‌سازد.

با این وصف توصیه می‌شود در فعالیت موسیقی حتماً از تعلیمات فردی آگاه و مطلع (کارشناس موسیقی) بهره گرفته شود و بدون برنامه و صرفاً به منظور پر کردن وقت، ادوات موسیقی در اختیار کودکان قرار نگیرد.

همان طور که خانوم بارنز (۱۹۸۸) نیز اشاره کرده اند تعلیم موسیقی به کودکان باید هدفمند و مبتنی بر برنامه باشد.

در این صورت می‌توان امیدوار بود موسیقی به فعالیتی خلاقانه تبدیل شود.

تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

نقش موسیقی در خلاقیت کودک – تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

بعضی از محققان اعتقاد دارند که خلاقیت توسط موسیقی تقویت می‌شود، ولی سبک‌های مختلف موسیقی بر روی افراد اثرات متفاوت می‌گذارند.

دلیلش این است که موسیقی وابستگی زیادی به وضعیت روحی و روانی افراد دارد و خلاقیت در طول زمان پیشرفت می‌کند.

به هر حال در مطالعاتی که انجام شده، مشخص گردیده که آموزش موسیقی به مدت یک سال خلاقیت را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

یکی از این مطالعات به این صورت انجام گرفته که دانش آموزان یک کلاس به مدت یک سال روزی سی دقیقه آموزش موسیقی گرفتند در حالی که دانش آموزان کلاس دیگر در همان زمینه، آموزش موسیقی نگرفتند.

یک سال بعد از هر دو گروه آزمایش «قدرت درک» و «خلاقیت» به عمل آمد.

نتیجۀ تحقیق از ارزش برنامه‌های بلند مدت موسیقی به ویژه در زمینۀ تجسمات که عنصر اصلی خلاقیت به حساب می‌آید، حمایت کرد.

(جنسن، ۱۳۸۶: ۶۸)

در محیطی که موسیقی مناسب برای کودک پخش می شود، او آرام است و خلاقیتش با نواها، بیشتر عیان می‌شود. کودک با موسیقی مناسب دست به خلاقیت در درست کردن اصوات موسیقی، اشکال هندسی، نقاشی و. . . می‌زند.

یکی از مقاصد هنر این است که به ما کمک کند تا الگوهای بیشتری را در ذهنمان ذخیره و انبار کنیم.

هنر، الگوهای تجربه را چنان شفاف و متبلور می‌سازد که بتوانیم آنها را جذب کنیم، بی‌آنکه مجبور باشیم به کمک فرآیند کُند استقرا یا استنتاج با آنها سر و کله بزنیم و آنها را بیاموزیم. هنر هم چنین طیفی از تجربه‌ها را در اختیارمان قرار می‌دهد، به طوری که بدون هنر هرگز چنین تجربه‌هایی نمی‌داشتیم.

به تعبیری هنر یک ماشین زندگی شتاب گرفته است.

( دوبونو، ۱۳۷۸: ۶۹).

در هنگام کودکی، با لالایی لطیفی که مادران برایمان می خوانند به خواب می رویم.

هنگامی که به کودکستان و دورۀ پیش دبستانی می رویم، حروف الفبا را به همراه موسیقی یاد می‌گیریم و موسیقی در یادگیری الفبا، حتی گرامر، کمک زیادی به آموزش می کند.

بچه ها، جدول ضرب را نیز با موسیقی و ریتم، آسان‌تر یاد می‌گیرند

(موکی، ۱۳۸۴: ۸۷).

از آنجایی که کودکان تخیل قدرتمندی دارند، با موسیقی مناسب، این تخیل پررنگ‌تر می‌شود و موجب شکوفایی خلاقیت در نوجوانی می‌شود.

چون موسیقی از بی‌نهایت نت ساخته می‌شود، پس به اندازۀ بی‌نهایت هم خلاقیت در ذهن رسوب می‌کند که در مواقع حساس به صورت ناخودآگاه از ذهن تراوش می‌کند و باعث خلق چیزی می‌گردد.

شواهد عینی نشان می دهد، زمانی که بتوان از موسیقی و هنرهای مربوط به آن به طور صحیح استفاده کرد، می‌توانند در آموزش و یادگیری و همچنین خلاقیت اثرات مثبت و منافع بلند مدت داشته باشند.

تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است به خاطر وسعت و به خاطر وسعت و عمق خود، حمایت قابل توجهی از این نتایج و اثرات می‌کنند.

(جنسن، ۱۳۸۶: ۷).

موسیقی مناسب به کودکان کمک می‌کند که هیجانات خود را تخلیه کنند.

از آنجا که کودک منبع هیجانات مختلف است، موسیقی مناسب باعث می‌شود تا کودک پس از تخلیه هیجان به آرامش دست یابد و پس از آن دست به ابتکار و خلاقیت بزند.

بسیاری از مردم کوشش جسمی را کاری آسان می یابند.

با وجود این تعداد کمی هستند که به کوشش فکری مبادرت می‌نمایند.

چنین تضادی این مطلب را توجیه می‌کند که چرا بسیاری از ما خیلی کمتر از آنچه قادر به خلاقیت هستیم، خلاقیم.

این مساله در مورد هنر نیز صحیح است.

از آنجا که استعداد یک فرد ثابت است، این زیر و بم ها باید صرفاً زیروبم‌های انرژی باشند- حقیقتی که به اثبات این مطلب کمک می‌کند، که تا چه حد زیادی باروری خلاقیت ما به کوشش آگاهانه بستگی دارد.

(اسبوران، ۱۳۶۸: ۱۶۵)

امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند.

نتیجه‌گیری – تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

کودک زمانی که در رحم مادر است با موسیقی قلب و تنفس‌های مادرش زندگی را شروع می‌کند. لالایی برای کودکان شبیه به جادوست، لالایی مادران می‌تواند موجب خواب توام با آرامش برای کودک باشد، و آواز پر شور پدر می‌تواند برای تمام اعضای خانواده آرامش را نوید دهد.

کودک از همان آغاز با لالایی مادرش اخت می‌گیرد. این کار باعث می‌شود تا خودش نیز از مادرش تلقید کند و برای عروسکش لالایی بخواند. گهگاهی نیز خلاقیت به خرج می‌دهد و از خودش لالایی را می‌سازد و می‌خواند.

موسیقی و ترانه‌ های کودکانه آن قدر اهمیت فراوانی دارد که وقتی کودکان کم رو و خجالتی ترانه‌ها را می‌خوانند، به اعتماد به نفس بیشتری دست می‌یابند. اعتماد به نفس بالا هم باعث بروز خلاقیت در کودک می‌شود.

بارها مشاهده شده است که کودکان پرخاشگر و بد رفتار نیز با پخش موسیقی به آرامش می‌رسند و رفتار و ادراک خود را کنترل می‌کنند.

با توجه به موارد ذکر شده، موسیقی فواید زیادی برای کودکان دارد؛ از جمله ایجاد ذهن خلاق، بالا بردن قدرت درک، بالا بردن اعتماد به نفس، بالا بردن مهارتهای حرکتی، برنامه ریزی، خوش اخلاق بار آوردن، کاهش استرس و از بین بردن کم رویی.

تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

تاثیر-موسیقی-بر-خلاقیت-کودک


آموزشگاه موسیقی – بهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی خیابان سه راه اقدسیه  – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – تاثیر موسیقی بر خلاقیت کودک

 

شناخت-موسیقی-کلاسیک

شناخت موسیقی کلاسیک

شاید در وادی موسیقی افراد و هنرجویان بسیاری علاقه مند به فراگیری موسیقی کلاسیک ویا پاپ هستند،اما تفاوت این دو برایشان هنوز مبهم و نامعلوم است.

حال چند سؤال پیش میاید ؟؟؟

آیا موسیقی کلاسیک را موسیقی سنتی اروپا گویند ؟

آیا کلاسیک همان سنت است ؟

و یا سنت را میتوان کلاسیک خواند ؟

و یاحتی میتوانیم بگوییم که مفهوم موسیقی کلاسیک به همان دوره کلاسیک اروپا برمیگردد؟

واژه ی کلاسیک (classique)؛ هراثر هنری که مطابق اصول و قواعد قدیم که به حدکمال خود رسیده باشد و برای نسلهای بعد نمونه گردد.

تعریف موسیقی کلاسیک؛ هرچند در تعریف این واژه همچنان تعریف دقیقی بدست نرسیده است،اما واژه ی کلاسیک در موسیقی میتواند به پدیده ای اطلاق شود که در اکثر دوره های مختلف موسیقی بکارمیرود.

پس در تعریف موسیقی کلاسیک میتوان گفت که در نقطه ای ازتاریخ که موسیقی نوشته و بصورت اصولی یا اصطلاحاً مدرسه ای پیگیری شده و امروزه این اصول و قاعده در اختیار هنرمندان و علاقه مندان به موسیقی، قرار دارد.

اما در نقطه مقابل کلاسیک میتوان سنت را قرار داد،درواقع سنت ازسینه به سینه میاید چیزی که از گذشتگان بصورت نسل به نسل وسینه سینه رسیده والزاماً قاعده نوشتاری و کاربرد مدرسه ای ومکتوب ندارد، شاید بتوان آنرانوشت اماعمق آن درنوشته نشدن آن است.

پس بااین تعریف تفاوت کلاسیک وسنتی رادرک کرده ونمیتوان گفت موسیقی کلاسیک درواقع همان موسیقی سنتی اروپا است. همچنین بادرک کلاسیک نباید ذهنها بسمت کهن بودن وقدیمی فکرکردن برود.

ما درموسیقی کلاسیک خلاقیتهای مدرن راهم شاهدهستیم اماچون درچهارچوب واساس کلاسیک (کلاسیک نویسی) نوشته و اجرامیشود به نوعی آنراهم موسیقی کلاسیک مینامند.

شناخت موسیقی کلاسیک

موسیقی قرون وسطی (( کلاسیک ))

درقرون وسطی موسیقی بیشتردرخدمت کلیسا ومراسمات مذهبی بود.موسیقیدانان درخدمت کلیسا بودند و زنان از آواز خواندن در کلیسا محروم بودند.
حالتها (NUANCES): اغلب دریک قطعه بصورت ناگهانی قوی یاضعیف میشد.

کم وبیش از کرشندو و دکرشندو استفاده میشد.

دراین دوره سازهای بادی وزهی متعددی موجودبوداماسازهای شستی دارای دوره باروک ارگ وکلاوسن (هارپسیکورد) بودند.

بافت: همانطورکه پیشتر اشاره شد در اوایل این دوره بافت موسیقی اغلب هموفونیک بود،اما آنچه موسیقی باروک راازدیگر دوره ها متمایز میسازدموسیقی پلی فونیک آن است.

باخ آثارش پلی فونیک بود. وی مظهرموسیقی باروک و مرگ او پایان بخش موسیقی این دوره بود.

آکوردها: آکوردها دراین دوره بسیارمهم بودند.

مطبوعیت آکوردها مهم بود.خط ملودی باسی که مبنای آکوردها بوداهمیت بسیاری یافت.

دستاوردهای موسیقی دوره باروک؛

تکامل ارکستر، پیدایش اُپرا،

پیدایش سونات (آثار چند موومانی برای یک یا چند ساز)

آفرینش سوئیت (مجموعه ای از چند موومان الهام گرفته از رقصهای کلاسیک)

کانتات (قطعه ای برای کرال در آیین کلیسایی)

اورتوریو (اثری طولانی برای کر،تک خوانها وارکستر،براساس متنی روایی)

موسیقی دوره کلاسیک

موسیقی کلاسیک ( clasious شاهانه)

واژه کلاسیک درفرهنگ لغت(classique)؛  هر اثر هنری که مطابق اصول و قواعد قدیم که در حد کمال رسیده باشد که برای نسلهای بعدنمونه گردد

تعریف موسیقی کلاسیک؛ واژه کلاسیک در موسیقی میتواند به پدیده ای اطلاق شود که میتواند در اکثر دوره های مختلف موسیقی بکاربرود.اما در اینجا لازم است تعریفی دقیق تروپویا ترو کاربردی ارائه شود،هر چند تا به اکنون تعریفی دقیق از این واژه پرمحتوا بدست نرسیده اما میتوان بصورت خلاصه موسیقی کلاسیک راازچنددیدگاه موردبررسی قرارداد:

۱) واژه کلاسیک درفرهنگ

۲) تعریف موسیقی کلاسیک

۳) بررسی دوران موسیقی کلاسیک

۴) بررسی سبکهای مختلف موسیقی کلاسیک

بررسی دوران تاریخی موسیقی کلاسیک

زمینه تاریخی: این دوره به دوره روشن فکری معروف بود.درابتدا بصورت منفی و موردسوءاستفاده درباریان قرارمیگرفت،اما بعد از آن کم کم به سمت و سوی انسان گرایی (اومانیسم) مثبت کشیده وتوجه به انسان و احساسات طبیعی وی ارزش زیادی پیداکرده بود.

این جنبشس روشنفکرانه دراوایل دوره کلاسیک رخ داد،

که یکی ازرهبران این جنبش ژان ژاک روسو بود

انقلاب صنعتی اروپا باعث شده بود که موسیقی رشد پیدا کند و انسانهای طبقه متوسط جامعه هم ارزش پیدا کنند.

از دیگر رهبران و عوامل و آثار مؤثر این دوره میتوان به بزرگانی چون (فردریک کبیر،شیلر،موتسارت دراُپرای فلوت سحرآمیز،بتهوون درشاهکارقرن یعنی سمفونی شماره ۹) اشاره کرد

با توجه به رشد قشر متوسط جامعه، هنر موسیقی نیز کم کم رشد و بین عموم رایج شد.

تأثیرات اقتصادی این دوره باعث  شده بودکمپانیهای اُپرا و سالنهای اُپرایی دربارها تعطیل و اکثراً دچار رکود فرهنگی هنری خاصی گردند.

ولی موسیقی سازی همچنان پا برجا مانده بود.

دراین دوره تفکر خاص ونابی بر موسیقی حاکم بود (هنر بخاطر هنر ).

چاپ آثار موسیقی افزایش یافت.

در این زمان اولین کتاب تاریخی موسیقی نوشته شد.

یکی از شاخصه های موسیقی این دوره خروج موسیقی ازناسیونالیست بودن و همینطور اجراهای خشک و پرزینت باروک، و بین المللی شدن آن،چیزی که در آثار بتهوون به وفوردیده میشد.

در این دوره آلمان کشوری بود که بیشترن سهم را در اروپایی کردن زبان موسیقی داشت،زیرا موسیقی و سبکهای موسیقایی نقاط مختلف اروپا را میگرفت و با تلفیقی از فرهنگ بومی خود بصورت نوشتاری و دیداری و حتی شنیداری به نقاط مختلف اروپا عرضه میداشت.

همچنین سبک موسیقی آلمان ترکیبی از سبکهای مختلف موسیقی دیگر کشورها بود.

موسیقی کلاسیک قابل فهم و به دوراز پیچیدگیها و تزئینات بود.

ساده کردن فرمها و سبکهای مختلف، زیبا شدن و ساده کردن ملودیها بدور از قوائد پیچیده کنتر پوآنتیک،از دیگر ویژگیهای این دوره بود.

شناخت موسیقی کلاسیک

سبکهای موسیقی دوره کلاسیک

۱) سبک اوایل کلاسیک (۱۷۷۰-۱۷۰۰)

شامل دوسبک {روکوکو،اکسپرسیو}

روکوکو؛ پایتخت آن در فرانسه بود.

سبکی که به (سبک پیشرو) معروف بود، در مجالس و محافل اشرافی ظهور پیدا کرد.

از ویژگیهای آن میتوان به (ظرافت،دقت،شوخ و آسان بودن) آن اشاره کرد.

این سبک به ویژه در هنرهایی چون نقاشی، مجسمه سازی و معماری بصورت تزئیینی و انتزاعی بکار گرفته میشد.

اکسپرسیو: بانی این سبک آهنگسازان آلمانی بودند.

(سبکی حساس و با وقار) سبکی مردمی و اجتماعی بدور از تجاوز اشرافیان بود.

در این سبک خط باس حامل، کاملاً بصورت همراهی درآمده بود.

۲) سبک پایانی کلاسیک (دوره عظمت کلاسیک)

از ویژگیهای بارز این سبک آزادی فکری و تخیلی آهنگسازان بود که میتوانستند آهنگ و ملودی خود را هرگونه که میخواهند و با هر حالت و ریتمی آغاز و نیز چرخی هم در دیگر مدهای کلاسیک (تنالیسیون واژه ی دقیقتریست “استاد همدانچی”) در طول یک آهنگ،بزنند.

دراین دوره از آنجا که موسیقی وین (اتریش) بیشترین نقش را در شکل گیری این دوره داشتند، و از آنجا که بیشترین آهنگسازان این زمان یا در وین متولد و یا در آنجا فعالیت میکردند، مکتبی بنام مکتب وین در دوره ی عظمت کلاسیک شکل گرفت.

سازهای ارکسترال این دوره؛

عمده سازهای کنسرتوهای کلاسیک از سازهای:

-سازهای زهی و ویولون (برای ملودی موسیقی و همراهی تک نوا

ویژگیهای موسیقی قرون وسطی؛

۱) اکثر سرودها مذهبی و برای آقایان بود

۲) سرودها تک بخشی و دارای بافتی مونوفونیک بود

۳) موسیقی آوازی بر موسیقی سازی غالب بود

۴) تصنیف آثارموسیقایی براساس آوازهای گریگوریایی بود

موسیقی قرون وسطی با فرو پاشی امپراطوری رم آغاز شد.

دورانی که مردم به سه طبقه (اشراف،روحانیون،دهقانان) تقسیم بندی میشدند.

موسیقی قرون وسطی موسیقی آوازی تکبخشی کلیسایی بود.

اولین کسانی که آواز را وارد موسیقی کردند؛

۱) سال ۴۰۰م. آمبروسیوس (کشیش ایتالیایی) با تحقیق در موسیقی شرق تلفیقی از موسیقی سرزمین شرق و غرب را وارد کلیسا کرد.

۲) اواخر قرن ششم پاپ گرگوراول مجموعه ای به نام آنتیفونال راخلق کرد.

مجموعه ی آنتیفونال پاپ گریگوراول؛

  • آنتیفونال همان کرال دوصدایی بود(گروه اول میخواند گروه دوم پاسخ می داد)
  • تک آوایی،یک اکتاوی،بدون ریتم،بازبان لاتین،دارای ملودی بسیار ساده وپیروسیستم مدال

سبکهای موسیقی قرون وسطی؛

۱) موسیقی آوازی

۲) موسیقی فولکلوریک که (۱۵۰۰م) اوج شکوفایی آن بود

۳) مینه زانگ (اواسط قرن۱۲م) تحت تأثیر تر و با دورها و تروورها بوجود آمد

(تروبادور و تروور نسبتی برای اشراف و نجیب زادگان و شوالیه های فرانسوی بود ، که از اوایل قرن ۱۱م  تا اواخر قرن ۱۳م  ادامه پیدا کرد.

تروبادور و تروور در اثر جریان ضد کلیسایی درباریان به وجود آمد و برخلاف کلیسا موسیقی را تا حدی به داخل شهرها کشاندند تا مردم عادی هم از آن بهره مند گردند.

این جریان برخلاف کلیساییان که موسیقی را محدود آقایان کرده و خانمها را از آن منع میکرد، به مدح و ستایش خانمها پرداخته و آنها را موجوداتی پاک و آسمانی میدانستند)

اولین مینه زانگها؛مینه زانگهای دانوبی بود (شاعران و اهالی شعر و موسیقی که در حوالی دانوب بودند)

دومین مینه زانگها؛ (موسیقی در مدح و ستایش خانمها تحت تأثیر تروبادور  و تروورها )

سومین مینه زانگها (آوازهای شاعرانه و سیاسی بود)

شناخت موسیقی کلاسیک

آموزشگاه-موسیقی-شناخت-موسیقی-کلاسیک

موسیقی قرون وسطی به ۲دوره ی هنری تقسیم میشود

دوره ی اول؛

آرس آنتیک: در سال ۱۲۳۰ در پاریس ظهور یافت و حدود ۴۰۰ سال هم به طول انجامید

گسترش موسیقی پولی فونیک. آرس آنتیک آن زمان به عنوان موسیقی پولیفون در کلیسا اجرا میشد

دوره دوم؛

آرس نوا: به دنبال آرس آنتیک شکل گرفت که حدود ۱۰۰ سال هم به طول انجامید

سرودهای گریگوریایی؛ سرودهای موجود در اوایل قرون وسطی توسط پاپ گریگوراول جمع آوری شده، به سرودهای گریگوریایی معروف شدند، که بیش از صد سال موسیقی رسمی کلیسای کاتولیک رم بود.

ویژگیهای سرودهای گریگوریایی :معنوی و مقدس،بدون ریتم و وزن آزاد، تک اکتاوی و در کل ویژگیهای مجموعه ی آنتیفونال را شامل میشد

یکی از سرودهای شادمانی گریگوریایی Alleluia آله لویا (تورامیستایم خداونگار)،بود

موسیقی غیر مذهبی در قرون وسطی

به جهت کاهش تسلط و نفوذ کلیسا در اواخر قرون وسطی موسیقی غیر مذهبی شکل گرفت که از موسیقی توربادور و تروور پیروی میکردند

  آوازهای موسیقی قرون وسطی؛

۱) آوازهای تک صدایی (سرودهای گریگوریایی)

آوازهای چند صدایی (ارگانوم ها) :

گونه ای از موسیقی قرون وسطای یست که الهام گرفته از سرودهای گریگ
وریایی + یک یا چند خط ملودیک اضافه

  آهنگسازان این دوره (لیونن ، پروتن و گیوم دوماشو) بودند که نقش بسزایی د رموسیقی این دوره به خصوص آوازهای ارگانومی، داشتند

موسیقی دوره رنسانس (( کلاسیک ))

تعریف رنسانس (fr/ renaissance)؛

نوزایی و حیات مجدد، اشاره به تحولاتی هنری و صنعتی اروپا  دراین دوره دارد، که موسیقی به سطح کمال خود رسیده.

در این دوره تسلط کلیسا بر موسیقی بسیار کاهش یافت.

در نتیجه خارج شدن موسیقی از کلیسا موسیقیدانان موسیقی را به داخل شهر کشانده و در مراسمات مذهبی و ازدواج از آن بهره میبردند.

حرکت رنسانس در صده  ۱۵از ایتالیا آغاز و کم کم در سراسر اروپا گسترش یافت، در واقع ایتالیا پایتخت موسیقی در دوره رنسانس بود.

در اوایل دوره رنسانس موسیقی کر و آوازی تحت تأثیر قرون وسطی پر رنگ تر شد و اغلب بدون ساز بود.

ویژگیهای موسیقی دوره رنسانس؛

۱) پیدایش وزن در آهنگها و آواز ها

۲) کاربرد ریتم در آثار

(در این دوره ریتم جریانی هموار و آرام  داشت)

۳) قواعد کنترپوآن

( قواعدی که درآن دوره به صورت مفید و مختصر برای ملودی سازی و ایجاد ملودی در آثار بکارگرفته میشد)

(در قرن ۱۶مطبوعیت صداها و فواصل موسیقی به اوج خود رسید)

۴) پیدایش هارمونی صرفاً همخوانی در اجراهای کر و آوازی

(هارمونی علمی است که با اصول و قواعد فضا سازی با آکوردها و آرپژهای مطبوع و همخوانی در اجراهای کر و آوازی،برای ملودیهای یک اثر و موسیقی کنترپوآنتیک، ساخته میشود)

۵) اختراع پنج خط حامل+ نتهای سفید و سیاه

شناخت-موسیقی-کلاسیک

شناخت موسیقی کلاسیک

در اینجا بد نیست پیدایش نت و خطوط حامل را بدانیم:

دراوایل قرون وسطی پاپ گریگوراول، اولین کسی بود که موسیقی آوازی را به صورت مکتوب در آورد البته تا حدودی هم میتوان گفت آنرا مینوشت.

در اوایل قرن ۱۱نتهای مربع شکل رایج بود و برروی یک و دو خط نوشته میشد،که اغلب کاربرد آوازی داشت

پس از آن گوئید و دارتسو guido d arezzo خط دیگری به آن افزود و کلیدهای سُل ،فا ،دو را اختراع کرد.

در قرن ۱۴ نتهای سیاه و قرمز معمول بود.

در رنسانس نتهای سفید و سیاه که اساس نت نویسی امروزی است، اختراع شد. در پایان قرن ۱۶ پنج خط حامل بوجود آمد

موسیقی مذهبی دوره رنسانس؛

موسیقی مذهبی دوره رنسانس اغلب الهام گرفته از موسیقی قرون وسطی و مراسمات مذهبی آن دوره بود.

موسیقی مذهبی در این دوره از دو سبک متفاوت پیروی میکرد:

۱) مَس: اثری است آوازی و کرال. از پنج بخش (کیریه،گلوریا،کردو،سانکتوس،آگنوسدی) تشکیل شده

۲) موتت: اثری ایست پلی فونیک و کرال

موسیقی غیر مذهبی دوره رنسانس؛

مردم با الهام از طبیعت موسیقی برای تکخوانها و با همراهی یک یا چند ساز میساختند

مادریگال: اثری است برای چندین تکخوان مبتنی بر اشعار شاعرانه و عاشقانه در موسیقی غیر مذهبی این دوره

باله: ساده تر از مادریگال بود. آوازی همراه با رقص بود که بافتی هموفونیک داشت

موسیقی دوره باروک (( کلاسیک ))

موسیقی باروک (  baroque/fr)

معنی لغوی؛ (عجیب،غیرعادی،نامنظم،بی قاعده،مرواریدصیقل نیافته)

تاریخچه :  در این دوره موسیقی برای کلیسا و دربار ساخته میشد، در باریان موسیقی را با حاکمیت مطلق در اختیار خود قرار میدادند.

موسیقیدانان بزرگ اغلب در اختیار دربار بودند (از جمله این موسیقی دانان میتوان به یوهان سباستین باخ، اشاره کرد) کلیسا مکانی برای جذب مردم عادی برای درک موسیقی روحانی شده بود.

موسیقی اغلب از پدر به پسر میرسید.

دوره های زمانی موسیقی باروک را به سه دوره:

آغازین (۱۶۴۰-۱۶۰۰)

میانی (۱۶۸۰-۱۶۴۰)

پایانی (۱۷۵۰-۱۶۸۰)

دوره آغازین:

در این دوره زمانی موسیقی ها متنهای پرشور و پر احساسی داشتند.

بافت موسیقی رایج این دوره هموفونیک بود.

در این دوره آوازها بهمراهی ساز اجرا میشد.

دوره میانی؛

سبک نوینی که از ایتالیا شروع و در اروپا گسترش یافت.

کم کم گامهای ماژور و مینور ابداع شدند.

در این دوره مردم و خصوصاً موسیقیدانان اهمیت زیادی به موسیقی سازی میدادند.

از محبوبترین سازهای این دوره ویولن بود که در اجراهای ارکسترال و تک نوازیها (سُلیستها) از آن بهره میبردند.

دوره پایانی؛

در این دوره زمانی هارمونی  از جنبه هایی پدید آمد.

بافت هموفونیک جای خودش را به موسیقی پلی فونیک داد و به اوج خو درسید.

(که باز هم از نمونه های بارز این موسیقی میتوان به اواخر دوره باروک جایی که موسیقیدان فقید یوهان سباستین باخ هنرنمایی میکرد ،ا شاره کرد)

ویژگیهای موسیقی دوره باروک؛

یگانگی حالت: یک قطعه باروک اغلب بیانگر یک حالت است:

شاد آغاز شده و شاد تمام میشود.

در این دوره آهنگسازان حالت (nuance) رابه صورت نوشتاری با کاربدهای تئوریک درآوردند.

ریتمها و ملودیها بیانگر حالتهای معینی در یک قطعه بودند.

البته به استثنای آثار آوازی موسیقی باروک.

ریتم: حالتهای متعدد ، ریتمهای مختلفی را به همراه داشتند.

اُلگوهای ریتمیکی که در آغاز یک قطعه شنیده میشد معمولاً در طی یک اثر تکرار میشد.

ملودی: این ویژگی در دوره باروک حس یکنواختی داشت.

ملودی آغازین یک قطعه بارها درآن شنیده میشد.

ملودی در این دوره به سرعت در حال پیشرفت بود.

در موسیقی این دوره بسیاری از ملودیها ریزه کاریها و تزئینات زیادی داشتند که بخاطر سپردن آنها آسان نیست.

ملودیها از گسترش و پوایایی  ریتمیک شکل میگرفتند.

ز(سُلیست).)

  • سازهای بادی چوبی (برای رنگ آمیزی تم و ملودی اصلی)
  • سازهای بادی برنجی (برای ایجاد پاساژهای قوی در طول اجرای آهنگ) منظور از پاساژ ، ملودی یا ضرب آهنگی است که دو ملودی متفاوت را به هم وصل میکند.

-سازهای کوبه ای (برای تأکیدوریتم)

ویژگیهای موسیقایی دوره کلاسیک؛

ریتم، میزان ، تمپو:

در اوایل این دوره نوآوری در ریتم و متریک بود.

میزانهای دو،چهار و یا هشت میزانی و جمله بندیهای ساده.

استفاده از موسیقی فولکلوریک در آثار.

ریتمهای نقطه دار، لومباردی و سنکپهای قوی.

تمپو در اوایل کلاسیک (presto-adagio-largo) بود،و در دوره های بعدی کلاسیک کم کم تمپوهای زیادی آفریده شد.

هارمونی و تنالیته ؛ بدلیل سادگی موسیقی این دوره بیشتر گامها مد شده بود (ر،فا،سی،سل بمل…) مدهای کلیسایی کاملاً جای خود را به مدهای ماژور و مینور داده بودند، و در آثار کلاسیک کاملاً تنالیته های این دو مد مشخص است.

تم : آهنگسازان یک تم کلی را در ابتدای موومان ارکستر استفاده میکردند و سپس همان تم را در بقیه اثر گسترش میدادند.

ملودی ارزش مهمی یافته بود. (ملودی روح موسیقی کلاسیک بود).

فرمهای موسیقی کلاسیک؛ (گاوت،پولونز،منوئت) (واریاسیون برای پیانو) (تریو سونات) کنسرتو سلو که در کنسرتوهای بتهوون به اوج خود رسید.(کوارتتهای زهی)

موسیقی دوره رمانتیک (( کلاسیک ))

موسیقی رمانتیک (fr/romantique)

رمانتیک درواژه : سبک جدید که از سبک رم قدیم اقتباس میکند. ( در برابر کلاسیک )

تاریخچه لغوی: رمانتیک از (ramance) گرفته شده که اشعار قهرمانانه  و آوازهای شاعرانه قرون وسطی بود.

در قرن هجدهم واژه رمانتیک را به چیزهای خیلی دور، افسانه ای ، خیالی و… نسبت میدادند.

(زبان رمانس زبانی محلی است که از کلمه لاتین رمان گرفته شده.)

شناخت موسیقی کلاسیک

زمینه تاریخی عصررمانتیک :

در قرن نوزدهم با ازدیاد جمعیت اروپا مردم به شهرها کوچ کردند.

زندگی روزمره مردم از طبیعت جداشد.

ازین رو مردم بیشتر شیفته طبیعت شدند.

آهنگسازان با احساس گرایی و طبیعت دوستی، از قید و بندها و تکنیکهای کلاسیک رها شدند و آنچه که در درون و خیال داشتند بروی سازها و کاغذ میکشاندند.

تخیل گرایی باعث شده بود که آهنگسازان آنچه را در ذهنشان میگذشتد را به نمایش گذارند، نه آنچه که واقعیت جامعه هست.

در این دوره حس ناسیونالیستی باعث شده بود که آهنگساز بیشتر ،موسیقی و مکتب و جامعه خود را به رخ جهانیان بکشد حال اینکه در دوره کلاسیک موسیقی حد و مرزی نمیشناخت و بین المللی بود.

با شکل گیری حذب مارکسیستی موسیقی فولکلوریک (موسیقی محلی یابومی) و آوازهای محلی توجه خاصی پیدا کرده بود.

اکثر موضوعات آهنگسازان رؤیاها و تخیلات و اسطوره ها بود.

بیشتر آهنگسازان این دوره آثارشان را برای نسل آینده و قضاوت آنان نوشته و کاری به نسل خودشان نداشتند.

یکی از ویژگیهای حرکت رمانتیک توجه به گذشته است، از این رو آثار زیادی از گذشتگان در این دوره به چاپ رسید.

موسیقی سازی کمال هنر رمانتیک است، زیرا ساز جدا از کلمات میتوانست ارتباط عاطفی و احساسی را برقرار کند.

(موسیقی سازی کمال هنر رمانتیک بود)

ظهور قطعات کوتاه پیانویی (آهنگسازان رمانتیک احساس شدید روحی خود را بیشتر در بیانی کوتاه عرضه میکردند.)

اکثر آثار ارکستری رمانتیکها در یک موومان (مانندپوئم سمفونیها،قطعات کوتاه پیانویی،قطعات لیریک پیانویی و آوازهای لیدو…) تصنیف میشد.

از خصوصیات ملودیهای موسیقی رمانتیک: استفاده از پرشهای فواصل ششم، هفتم کاسته یا افزوده است.

بکارگیری تنالیته های مینور از مشخصات این دوره است، در حالی که در دوره کلاسیک فقط پنج درصد آثار سمفونیک در تنالیته مینور نوشته میشد.

شناخت موسیقی کلاسیک

موسیقی مدرن :

موسیقی مدرن (modern)

واژه مدرن: پسندیده  عصر حاضر و مطابق سلیقه امروزیها.

مدرنیسم (modernism)؛

گرایش هنری فرهنگی نو و کنار گذاشتن سنتها (نوگرایی)

تعریف عامه مدرنیسم؛ مدرنیسم به معنای نوگرایی، میشود گفت از ابتدای دوره های غربی به شکلی در موسیقی بوده و تا انتها هم خواهدبود.

اما مدرنیسم کنار گذاشتن سنتها و ارزش دادن به گرایشات امروزی است.

پست مدرنیسم (پسامدرنیسم) هم توجه به ارزشهای گذشته و سود جویی در اهداف امروزی است.

موسیقی عصر حاضر یا موسیقی مدرن از چند دوره یا بهتراست بگوییم چند سبک تشکیل شده:

مکاتب دوره ی مدرن و معاصر

  • مکتب امپرسیونیست (امپرسیون حالتی است که از تاثیر عوامل خارجی به انسان دست می دهد)
  • مکتب رمانتیک نوین آلمان
  • مکتب اکسپرسیونیسم (کنار گذاشتن واقعیت خارجی دنیای دور  وبر برای کشف واقعیت درونی)
  • مکتب پریمیتیونیسم (به فرهنگ های بدوی اشاره می کند)
  • مکتب ترادیسیونالیسم(سنت گرایی)
  • موسیقی نوین شوروی
  • موسیقی الکترونیک
  • موسیقی جاز
  • موسیقی بلوز
  • موسیقی راک
  • موسیقی رپ

۱) موسیقی سبک امپرسیونیسم (Impressiounism)

…..

شناخت موسیقی کلاسیک


 آموزشگاه موسیقی – بهترین آموزشگاه موسیقی  – آموزشگاه موسیقی سه راه اقدسیه و اندرزگو منطقه یک 1  – آموزشگاه موسیقی در شمال تهران – آموزشگاه موسیقی پاسداران – آموزش موسیقی کودک – آموزش موسیقی برای کودکان – کلاس موسیقی – آموزش گیتار – آموزش پیانو – آموزش ویولن – آموزش سه تار – آموزش سنتور – آموزش آواز – آموزش آواز سنتی – آموزش آواز ایرانی – آموزش سلفژ – آموزش صدا سازی – آموزش وزن خوانی – آموزش کاخن – آموزش تنبک – آموزش عود – آموزش کمانچه – آموزش تار – آموزش نی – آموزش درام – آموزش پرکاشن – آموزشگاه موسیقی اندزگو – استاد آواز علی زند وکیلی – آموزش فلوت  – آموزش نی هفت  – ثبت نام کلاس موسیقی – آموزش قانون – آموزش تنبور – تمرین موسیقی آموزش قیچک آموزش ساکسیفون – آموزش گیتار الکتریک – آموزش درامز –  آموزش کمانچه – آموزش چنگ –   -آموزش نی – آموزش عود – Music – شناخت موسیقی کلاسیک